خانه
شاعران
فال
درباره ما
خیام نیشابوری
خیام نیشابوری
آثار شاعر
بستن تبلیغات
گردش دوران [۵۶-۳۵] در ترانههای خیام (صادق هدایت) خیام نیشابوری
1.
افسوس که نامهٔ جوانی طی شد،
افسوس که نامهٔ جوانی طی شد،
وان تازهبهار زندگانی دی شد؛
حالی که ورا نام جوانی گفتند،
معلوم نشد که او کیْ آمد، کیْ شد!
مشاهده کامل شعر
2.
افسوس که سرمایه ز کَف بیرون شد،
افسوس که سرمایه ز کَف بیرون شد،
در پایِ اَجَل بسی جگرها خون شد!
کس نامد از آن جهان که پرسم از وی:
کاحوالِ مسافرانِ دنیا چون شد.
مشاهده کامل شعر
3.
یکچند به کودکی به استاد شدیم؛
یکچند به کودکی به استاد شدیم؛
یکچند ز استادی خود
شاد
شدیم؛
پایان سخن شنو که مارا چه رسید:
چو آب برآمدیم و چون باد شدیم!
مشاهده کامل شعر
4.
یارانِ موافق همه از دست شدند،
یارانِ موافق همه از دست شدند،
در پای اجل یکانیکان پَست شدند،
بودیم به یک شراب در مجلسِ عمر،
یک دَوْر ز ما پیشترک مست شدند!
مشاهده کامل شعر
5.
ای چرخِ فلک خرابی از کینهٔ توست،
ای چرخِ فلک خرابی از کینهٔ توست،
بیداد گری پیشهٔ دیرینهٔ توست،
وی خاک اگر سینهٔ تو بشکافند،
بس گوهر قیمتی که در سینهٔ توست.
مشاهده کامل شعر
6.
چون چرخ به کام یک خردمند نگشت،
چون چرخ به کام یک خردمند نگشت،
خواهی تو فلک هفت شِمُر، خواهی هشت،
چون باید مُرد و آرزوها همه هِشْت،
چه مور خورد به گور و چه گرگ به دشت.
مشاهده کامل شعر
7.
یک قطرهٔ آب بود و با دریا شد،
یک قطرهٔ آب بود و با دریا شد،
یک ذرّهٔ خاک و با زمین یکتا شد،
آمد شدن تو اندرین عالم چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد.
مشاهده کامل شعر
8.
* میپرسیدی که چیست این نقشِ مجاز،
* میپرسیدی که چیست این نقشِ مجاز،
گر برگویم حقیقتش هست دراز،
نقشی است پدید آمده از دریایی،
و آنگاه شده به قَعْرِ آن دریا باز.
مشاهده کامل شعر
9.
جامی است که عقل آفرین میزندش،
جامی است که عقل آفرین میزندش،
صد بوسه زِ مِهْر بر جَبین میزندش؛
این کوزهگر دَهْر چنین جامِ لطیف
میسازد و باز بر زمین میزندش!
مشاهده کامل شعر
10.
اجزای پیالهای که درهم پیوست،
اجزای پیالهای که درهم پیوست،
بشکستنِ آن روا نمیدارد مست،
چندین سر و ساقِ نازنین و کفِ دست،
از مِهرِ که پیوست و به کینِ که شکست؟
مشاهده کامل شعر
بعدی
خیام نیشابوری
خیام نیشابوری
آثار شاعر