1 گر چه اسباب طرب پیش من امشب نه کم است شادیم بی گل روی تو همه درد و غم است
2 داب ارباب محبت نبود آسایش لذت عاشق دل سوخته اندر الم است
3 به امید سر خود پای منه در ره عشق که در این مرحله سر باختن اول قدم است
4 گردن شیشه می گیر و سفالینه جام اگرت آرزوی تاج کی و جام جم است
1 عمر شد در کار ناهموار بر باد ای دریغ هیچ روزی روی فردا ناورم یاد ای دریغ
2 می نهم هر دم بهایی بر هوا بیچاره من قصر اعمالم بود بس سست بنیاد ای دریغ
3 کرده بر آمرزش حق تکیه، بی باک از گناه هرگز از قهاری او نایدم یاد ای دریغ
4 آرزوی دولت ناپایدار این جهان چند دولتهای جاویدم ز کف داد ای دریغ
1 بی روی توام ای مه نو خانه خراب وز هجر توام صبر به دل نقش بر آب است
2 در خواب توان دیدنت و خواب نیاید از بس که مرا دیده اقبال به خواب است
3 دوشم به نگاه تو دل از باده غنی بود خون جگر امشب می و غم جام شراب است
4 گر بار دگر دست دهد آن می لعلت ما را چه غم از فوت نی و چنگ و رباب است
1 وام بگرفتم به صد جان گرد نعلین ترا هست جانی آنهم از تو چون دهم دین ترا
2 بی توام چندان مطول شد شب تاریک هجر مختصر خوانم تطاولهای زلفین ترا
3 ماه نو بر مهر ثابت عقرب و پروین روان وه چه زیبد هیئت اشکال بی شین ترا
4 بر رسد بندان نگردد کشف راز ار ننگرند گرد روی خون چکان، چوگان زلفین ترا
1 سایه این خرگه نیلی کرا مامن بود یا در این دنیا کجا آسایش یک تن بود
2 گردش گردون هزاران خاندان باد داد نه همین بد مهری اش با تست یا با من بود
3 چشم عبرت برگشا و طاق کسری را ببین پرده دارش عنکبوت و جغد نوبت زن بود
4 شهریارانی که بر اورنگ زرین خفته اند نیک بنگر تا کجا شان منزل و مسکن بود
1 خدایا جز تو ما را نیست حافظ گدا تا پادشا را کیست حافظ
2 به محنت خانه غربت شب و روز غریب بی نوا را کیست حافظ
3 شب تاریک و بی ره در بیابان من بی رهنما را کیست حافظ
4 ز موج قلزم زخار خونخوار خدا را، ناخدا را کیست حافظ