قطعات کمال‌الدین اسماعیل

جهان دانش و معنی ، شهاب الدّین تویی آنکس
که چشم عقل کم بیند ، چو تو بسیار دانی را
ز رای سالخوردت دان ، شکوه بخت برنایت
مربّی آنچنان پیری، سزد چونین را
زقحط مردمی عالم ، چنان شد خشک لب تا لب
که الّا در ثنای تو ، ندیدم تر زبانی را
چو کلک نقشبند تو ، بصنعت دست بگشاید
تو پنداری نهفتستی بلب در جان مانی را
دی چو بشنیدم که کرد از ناگهان اسبت خطا
شد دل من کوفته چون پهلویت زین ماجرا
از طریق سرزنش با اسب گفتم کز خری
خواجه را از خود جدا کردی، خطا کردی چرا؟
اسب گفتا من برو از مادر او وز پدر
مهربان تر نیستم آخر چه می گویی مرا؟
نه ز پشت انداخت او را در بترجایی پدر
نه بگاه حمل مادر کرد بروی هم خطا
ای که بر خدمت تو کردم وقف
هم نهان خود و هم پیدا را
چرخ را یک حرکت در همه عمر
بر خلاف تو نباشد یارا
نیست معلوم همانا بر وجه
حال من خاطر مولانا را
چشم دارم که کنی گوش کرم
سوی خادم شرف اصغا را
ایا صدری که شد پیش ضمیرت
همه اسرار گردون آشکارا
به خدمت چند بار آمد دعاگو
به عزم آن که بستاید شما را
کشیده از برای عرض در سلک
دعا و خدمت و مدح و ثنا را
مرا نگذاشت دربان تو با آنک
فراوان کردمش لطف و مدارا
فنون لطف خداوند صدر مجدالملک
نداده هیچ بهایی غلام کرد مرا
شدم ز خامة بیمار او خجل که هنوز
مرا ز دور ندیده قیام کرد مرا
نداده خم چو صراحی بخدمتش کردن
دهان ز خنده لبالب چو جام کرد مرا
چه جادویست سر کلک او؟ که عاشق خویش
چنین بواسطۀ یک کلام کرد مرا
ای به حکم تو اقتدا کرده
تیغ خورشید در نفاذ و مضا
چرخ را در مقام حشمت تو
باز مانده ز کار هفت اعضا
در شب حادثات خاطر تو
همچو صبح است با یدبیضا
مهر تو در دل هنرمندان
همچنان تشنگیست در رمضا
ای بتدبیر اختیار ملوک
وی بتحقیق قدوۀ علما
صدر احرار فخر ملّت و دین
کز کف تست آز در نعما
ای بدولت سرای قدر تو در
زحل و زهره از عبید و اما
ماه بر درگهت هلال ابروی
تیر در حضرت تو از ندما
عنایتهای خواجه در حق من
فراوان نقل می کردند امّا
ندیدم زان عنایت هیچ تاثیر
که ظاهر گشت در نیک و بدما
مگر در اعتقاد این بزرگان
یکی بودست خود اسم و مسمّا
خطی بنوشته بودی بهر من پار
کزان شد کار عیش من مهنّا
کرم فرمای و دیگر بار بنویس
که نیکوتر بود خط مثنّا
ای به یاد خلق تو در بزم چرخ
زهره نوشیده فراوان جام‌ها
ساعد کلک تو از چاه دوات
می برآرد آرزو را کام‌ها
داده بر دست سعادت هر زمان
سعد اکبر سوی تو پیغام‌ها
هست احسان تو از انواع لطف
بر ره دل‌ها نهاده دام‌ها