آثار سلیمی جرونی

صفحه 10 از 11
11 اثر از شیرین و فرهاد سلیمی جرونی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر شیرین و فرهاد سلیمی جرونی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار سلیمی جرونی / شیرین و فرهاد سلیمی جرونی

شیرین و فرهاد سلیمی جرونی

1 غرض از بود و از نابود چبود و زین آمد شدن مقصود چبود

1 دوم پند آنکه با نادان مشو یار که از نادان، کشی اندوه بسیار

2 ز نادان، عاقل آن به کو گریزد که از او جز سیه رویی نخیزد

3 ز دانا گر رسد صد جور بهتر که نادانت دهد صد بدره زر

4 ببر از مرد جاهل تا توانی که با او هست ضایع، زندگانی

1 جوابش داد و گفتش ای خداوند بگویم زآنچه دانم با تو یک چند

2 فنا ماییم و این هستی(ست)موهوم که بی واجب وجود ماست معدوم

3 بقا ذات خدا دان کوست دایم به ذات خویشتن پیوسته قایم

4 مدان گر واقفی از پایه او وجود ما به غیر از سایه او

1 چو بنشید این سخن مرد گزیده جوابش داد و گفت ای نور دیده

2 شنو ده پند و شو آزاد از رنج که این ده پند باشد به ز صد گنج

1 دهم پند این بود، می گویمت فاش که دنیا را بقایی نیست، خوش باش

2 کسی جامی نخورد از شربت دهر که در آخر ندادش کاسه زهر

3 اگر خواهی که از عالم بری کام مخور بازی ازین بازنده ایام

4 ببین زاکنون که هستی تا به حوا کز ایشان نیست غیر از نام بر جا

1 چو کرد آخر نکیسا این عمل را دگر ره باربد، خواند این غزل را

2 ز سر بنهاد دوران حشمت و ناز زمان چشم نظر دارد به من باز

3 فلک کو مدتی نامهربان بود چه یاریها دگر کز مهر ننمود

4 ز نو خورشید اقبالم برآمد سعادت از در و بامم در آمد

1 چنین دادم خبر داننده استاد که چون خسرو، ز تخت و بخت شد شاد

2 به تخت کامرانی چون کی و جم همه ملک جهانش شد مسلم

3 که ناگه زابطح و یثرب برآمد لوای رایت نور محمد

4 ز اسلام و ز دین تازه او به شرق و غرب شد آوازه او

1 چهارم پند من این است ای ماه که سوی خود مده غماز را راه

2 مکن غماز را تمکین که غماز به دیگر کس بگوید حال تو باز

3 نداری مردم غماز را دوست که نیک ار باز بینی، دشمنت اوست

4 بود تا سعی و جهد از وی بپرهیز که غماز است هر جا آتش انگیز

1 جوابش داد کین شخص زمانه همی این کار دارد جاودانه

2 که می سازد ز ترکیبات ایشان نبات و جانور از بهر انسان

3 خدایی کو ز مشتی گل بشر کرد دو عالم را غدای یکدگر کرد

4 نبات از خاک موجود است دایم به خاک و آب، دایم هست قایم

1 دگر گفتش بگو کاین چرخ دوار چرا گردانست دایم همچو پرگار

2 زمین بهر چه دایم در سکون است طریق آگهی زین هر دو چون است

آثار سلیمی جرونی

11 اثر از شیرین و فرهاد سلیمی جرونی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر شیرین و فرهاد سلیمی جرونی شعر مورد نظر پیدا کنید.