آثار جامی

صفحه 3 از 3
3 اثر از روضهٔ سوم (در ذکر پادشاهان) در بهارستان جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر روضهٔ سوم (در ذکر پادشاهان) در بهارستان جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار جامی / بهارستان جامی / روضهٔ سوم (در ذکر پادشاهان) در بهارستان

روضهٔ سوم (در ذکر پادشاهان) در بهارستان جامی

1 چون به تدبیر حکیم نامدار یافت گیتی بر شه یونان قرار

2 سر به سر گیتی مسخر ساختش ثانی اثنین سکندر ساختش

3 یک نگین وار از همه روی زمین خارجش نگذاشت از زیر نگین

4 شه شبی در حال خویش اندیشه کرد شیوه نعمت شناسی پیشه کرد

1 آن مسافر بهر دولت یابیی ماند شب در خانه اعرابیی

2 جمله فرزندانش از خرد و بزرگ یافت همنام ددان چون شیر و گرگ

3 هر که بود از خادمانش یکسره گوسفندش نام بودی یا بره

4 گفت با او کای سپهدار عرب آیدم زین نامها امشب عجب

1 اینکه گفتم حال فرزند نکوست کش به اصل خویش پیوند نکوست

2 آن که باشد بد سگال و بد سرشت در سرشت او هزاران خوی زشت

3 به بود کز سلک دوران داریش پیش گیری شیوه بیزاریش

4 نوح را فرزند چون نااهل بود فطرت او بر غرور و جهل بود

1 پیش شیخی رفت آن مرد فضول بهر بی فرزندیش خاطر ملول

2 گفت با من دار شیخا همتی تا ببخشد کردگارم دولتی

3 تازه سروی روید از آب و گلم کز وجود او بیاساید دلم

4 یعنی آید در کنارم یک پسر کز جمال او شود روشن بصر

1 از شه یونان حکیم تیزهوش کرد چون افسانه فرزند گوش

2 گفت شاها هر که او شهوت نراند در غم محرومی از فرزند ماند

3 چشم عقل و علم کور از شهوت است دیو پیش دیده حور از شهوت است

4 هر کجا غوغای شهوت کرد زور می برد از دل خرد از دیده نور

1 چون سوی اینان لئیمی پی برد لقمه ای چند از طعام وی خورد

2 چون بخواند سفله دیگر مرا سویش آن لذت شود رهبر مرا

3 محو گردد نامم از سلک کرام در شمار سفلگان مانم تمام

4 سفله ای مهمانیی آغاز کرد سفلگان شهر را آواز کرد

1 چاره نبود اهل شهوت را ز زن صحبت زن هست بیخ عمر کن

2 زن چه باشد ناقصی در عقل و دین هیچ ناقص نیست در عالم چنین

3 دور دان از سیرت اهل کمال ناقصان را سخره بودن ماه و سال

4 پیش کامل کو به دانش سرور است سخره ناقص ز ناقص کمتر است

1 بود بلقیس و سلیمان را سخن روزی اندر کشف سر خویشتن

2 هر دو را دل بر سر انصاف بود خاطر از رنگ رعونت صاف بود

3 گفت شاه دین سلیمان از نخست گر چه بر من ختم ملک آمد درست

4 در نیاید روز و شب کس از درم تا من از اول به دستش ننگرم

1 کرد چون دانا حکیم نیکخواه شهوت زن را نکوهش پیش شاه

2 ساخت تدبیری به دانش کاندر آن ماند حیران فکرت دانشوران

3 نطفه را بی شهوت از صلبش گشاد در محلی جز رحم آرام داد

4 بعد نه مه گشت پیدا زان محل کودکی بی عیب و طفلی بی خلل

آثار جامی

3 اثر از روضهٔ سوم (در ذکر پادشاهان) در بهارستان جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر روضهٔ سوم (در ذکر پادشاهان) در بهارستان جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.