1 ای مراد دل تنها شدگان مونس وحدت یکتا شدگان
2 مایه صحبت تو تنهایی سایه وحدت تو یکتایی
3 فرخ آن کس که به تنهایی ساخت رخش در عالم یکتایی تاخت
4 دیده را کحل شهود تو کشید چون تو را دید دگر هیچ ندید
1 ای می قرب شهت برده ز دست زین قرابه نشده کس چو تو مست
2 زود باشد که دهد خونابه ساقی دورت ازین قرابه
3 حق این قرب به شکر آر بجای قرب حق بر سر این قرب فزای
4 چیست شکر این کرم و لطف شگرف در رضاجویی حق کردن صرف
1 ای درین تنگ فضا گشته اسیر زیر تیغ و قلم شاه و وزیر
2 گه ز تیغ ستمی همچو قلم فرق سر شق شده رنج و الم
3 گه به زخم قلمی همچون تیغ غرق خون مانده افسوس و دریغ
4 جگری گیر به دندان دو سه روز بنشین خرم و خندان دو سه روز