1 ای شب امید مرا ماه نو دیده بختم به خیالت گرو
2 از پس سی روز برآید هلال روی نمودی تو پس از شصت سال
3 سال تو چار است به وقت شمار چار تو چل باد و چلت باز چار
4 هر چل تو یک چله کز علم و حال سیر کنی در درجات کمال
1 ساده مریدی ز جهان شسته دست آمد و در صحبت پیری نشست
2 گرم نکرده به زمین جا هنوز خاست ازان انجمن جان فروز
3 پیر برآشفت که تعجیل چیست نفرت دیو از دم جبریل چیست
4 گفت قضا پرده کش هوش گشت نادره چیزیم فراموش گشت
1 خامه چو بر موجب جف القلم خشک بیستاد از این خوش رقم
2 بهر دعا از لب ام الکتاب حرف سقاک اللهش آمد خطاب
3 روح امین دست به آمین گشاد چرخ برین سبحه پروین گشاد
4 گوهر آن سبحه به پایش فشاند در قدم غالیه سایش فشاند