با ندیمان خوش و صحبت از جهان ملک خاتون مقطع 1
1. با ندیمان خوش و صحبت یاران لطیف
خوش بود دامن صحرا و دف و چنگ و رباب
...
1. با ندیمان خوش و صحبت یاران لطیف
خوش بود دامن صحرا و دف و چنگ و رباب
...
1. ای خجسته نهاد فرّخ رای
روز نوروز بر تو میمون باد
...
1. نوروز و عید و هفته و ایام و ماه و سال
بر پادشاه صورت و معنی خجسته باد
...
1. گفتم به غم که از همه ابنای روزگار
با من وفا کسی چو تو یاری به سر نبرد
...
1. اگرچه یار تواند به سوی خسته نظر
ز روی لطف فکندن ولی نمی فکند
...
1. دوش در خواب جنان دید دو چشم بختم
که دگر گلشن امّید من آراسته بود
...
1. اگر به بند زمانه کسی شود محبوس
ز حال او بنمایند مردم استفسار
...
1. به کنج مدرسه ای کز دلم خراب ترست
نشسته ام من مسکین بی کس درویش
...
1. دلبرا به زین توقّع بود بر الطاف تو
از جهانت برگزیدم یار خود پنداشتم
...
1. کدام لطف که در شأن ما نکرد ایزد
به صد زبان نتوانم که شکر آن گویم
...
1. ای که از عدل تو در ملک جهان
در میان میش و گرگ است آشتی
...
1. هرچند که بر جوی ندارم قدرت
لیکن نخرم همه جهان را به جوی
...