1 آه ازین منزلی که در پیشست که گذرگاه شاه و درویشست
2 نه ازین دام میتوان جستن نه ازین بند میتوان رستن
3 گر خوری همچو خضر آب حیات تشنهلب جان دهی درین ظلمات
4 گر چو عیسی روی به چرخ برین عاقبت جا کنی به زیر زمین
1 شکر لله که این خجسته کلام شد به کام دل شکسته تمام
2 شکر دیگر که تا تمام شده مجلسآرای خاص و عام شده
3 صفت اوست در زبان همه سخن اوست ورد جان همه
4 جیب آفاق پر دُرست ازو بغل عاشقان پرست ازو
1 کرکسی ژاژخای بیمعنی با همایی فتاد در دعوی
2 گفت کم نیست از تو پایهٔ من زان که مقدار توست سایهٔ من
3 عاقلی گفتش ای فرومایه نیست آن سایه همچو این سایه
4 هر که در سایهٔ همای بود نام او سایهٔ خدای بود
1 کردگارا به بینیازی خویش به کریمی و کارسازی خویش
2 به سهیقامتان گلشن ناز به ملامتکشان کوی نیاز
3 به صفات جلال و اکرامت نظر خاص و رحمت عامت
4 به سلاطین مسند تحقیق یالکان مسالک توفیق