1 بگداختم از دست جفا کردن تو اینست طریق بنده پروردن تو؟
2 گر من به گناه عاشقی کشته شوم خون من بیگناه در گردن تو
1 نقش تو اگر نه در مقابل بودی کارم ز غم فراق مشکل بودی
2 دل با تو دیده از جمالت محروم ای کاش که دیده نیز با دل بودی
1 گه در پی آزار دل رنجوری گه بر سر بیداد من مهجوری
2 شوخی و به حسن خویشتن معذوری بر عاشق خود هرچه کنی معذوری
1 در پنجهٔ غیر پنجه کردن تا کی؟ سیم از پولاد رنجه کردن تا کی؟
2 گل را به گیاه دسته بستن تا چند؟ جان را به اجل شکنجه کردن تا کی؟
1 با هر که نشینی و قدح نوش کنی از رشک مرا خراب و مدهوش کنی
2 گفتی که چو می خورم تو را یاد کنم ترسم که شوی مست و فراموش کنی