3 اثر از خرابات در مثنویات حزین لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر خرابات در مثنویات حزین لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.

خرابات در مثنویات حزین لاهیجی

1 ثناهاست پیر خرابات را که شست از دلم لوث طامات را

2 عطا کرد ز اندیشه فارغ دلی چو میخانه بخشید سرمنزلی

3 مرا با مغان همدم راز کرد به رویم در فیض را باز کرد

4 در ادوار چندی گرم دور داشت دل از کاوش هجر ناسور داشت

1 کجا رفت آیین مردان حق؟ چه آمدکزین سان سیه شد ورق؟

2 کنم یاد چون سیرت رفتگان گشاید دل از دیده سیل دمان

3 کجایند مستان صهبای عشق؟ دل و دین به دستان سودای عشق

4 کجایند آن سالکان طریق؟ که در جامشان باد، شهد رحیق

1 مغنّی نوایی بیا ساز کن جهان را پر از گوهر راز کن

2 چنان تازه کن داغ دیرینهام که دوزخ برد آتش از سینه ام

3 نی استخوانم، دم صور کن چو منقار بلبل پر از شور کن

4 که بخشم قلم را پرآوازگی نهال سخن را دهم تازگی

1 سراینده ای دوش وقت سحر دو بیتک سرایید خوش با

2 کلام سخن شیخ شیرازی است که کیهان خدیو سخن سازی است

3 ز مسکینیم روی در خاک رفت غبار گناهم بر افلاک رفت

4 تو یک نوبت ای ابر رحمت ببار که در پیش باران نپاید غبار

1 مرا داد روشن روانی سبق که بادا به روحش تحیّات حق

2 که ای کودک، اخلاص را پیشه کن معرّا، دل از نقش اندیشه کن

3 بدان رسم اخلاص آن حال را که از خود نپنداری افعال را

4 توکل بود ترک آز و طلب فرو بستن چشم جان از سبب

1 شنیدم ز مخمور میخانه ای که عالم نیرزد به پیمانه ای

2 بکش ساغر و فارغ از خویش باش کم خود زن و از همه بیش باش

3 نیرزد جهان دژم یک پشیز مکن چنگل حرص بیهوده تیز

4 فریب جهان رهزن هوش توست دم نرم او پنبهٔ گوش توست

1 شنیدم که صاحبدلی پاک دلق هدف شد به طعن زبانهای خلق

2 نهادند در وی زبان بدرگان فتادند در پوستینش سگان

3 جوانمرد را وقت شوریده شد به نزدیک پیری جهان دیده شد

4 از آن بدقماران کجباز گفت دغلبازی گمرهان باز گفت

1 الا ای جهاندار فرخنده خوی دمی گوش بگشا به فرخنده گوی

2 نخستین نکو گیر راه سلوک که خلقی گراید به دین ملوک

3 جهاندار باید پسندیده کیش غم پیروان خور به دنبال خویش

4 قلاووز راهی بیندیش حال مبادا که باشی، دلیل ضلال

1 شنیدم که عیسی علیه السلام خری داشتی کاهل و سست گام

2 به روزی نکردی دو فرسنگ طی خر از مردمی کی شود تند پی؟

3 قضا را نبودش شبی میل آب دل عیسوی از غم وی به تاب

4 ابا شغل طاعات و طول نماز دوام نیاز و مناجات و راز

1 به عهدی که طبعم نوا ساز بود سریر نیم نغمه پرداز بود

2 حماری به دعوی دهن بازکرد ز خر خانه ای عرعر آغاز کرد

3 چو سنبل برآشفت کلک دبیر که منکر صداییست، صوت الحمیر

4 چو خر دعوی نکته سنجی کند ورق زشت، چون روی زنجی کند

آثار حزین لاهیجی

3 اثر از خرابات در مثنویات حزین لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر خرابات در مثنویات حزین لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.