2 اثر از ترجیعات در دیوان اشعار سید حسن غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ترجیعات در دیوان اشعار سید حسن غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.

ترجیعات در دیوان اشعار سید حسن غزنوی

1 در همه عالم یکی محرم نماند اینت بی یاری مگر عالم نماند

2 غصه چنان شد که تو بر تو جای گریه چونان شد که نم در نم نماند

3 دل بود جای غم و نادرتر آنک ماند غم بر جای و جای غم نماند

4 گه گهی لب خنده می کرد یار بر من مسکین گری کانهم نماند

1 بیار باده که لبیک عشق یار زدیم سرای پرده دل سوی آن نگار زدیم

2 به پادشاهی در دل چو مهر او بنشست ز رخ بنامش زرهای کم عیار زدیم

3 بهار باز سر زلف او چو در سر کرد به دیده خود را چون ابر نوبهار زدیم

4 شکسته شد بره دل چو دیده رفت شکار چه روز بود که بی اسب بر شکار زدیم

1 جانا ز مشک سلسله بر گل فکنده ای در گوش لاله حلقه سنبل فکنده ای

2 گوئی که طوق غالیه گون را بامتحان سر حلقه گل ز گردن بلبل فکنده ای

3 نی نی دل معنبر لاله ببرده ای بس حلقه حلقه بر طرف گل فکنده ای

4 خورشید گل فروش و مه لاله پوش را در بند مشک دام قرنفل فکنده ای

1 شاه جهان گذشت و ما همچنان خموش کو صد هزار نعره و کو صد هزار جوش

2 ای تیغ بهر قبضه مسعود خون ببار وی کوس بهر رایت بوالفتح برخروش

3 ای سلطنت چو صبح بدر جامه تا به ناف وی مملکت چو شام ببر موی تا به گوش

4 ای سکه بی عیار بماندی در آن مپیچ وی خطبه از خطاب فتادی در آن مکوش

1 صبح ملک از مشرق اقبال سر بر می زند نور خورشیدش علم بر چرخ اخضر می زند

2 هر نفس گردون غرامتهای دیگر می کشد هر زمان دولت بشارتهای دیگر می زند

3 آسمان روی زمین را حسن جنت می دهد مشتری صحن جهان را آب کوثر می زند

4 چرخ گوئی چتر مروارید می سازد به شب پس بروز از ماه و زهره زرو زیور می زند

1 ماه تمام ملک به زیر نقاب شد آب حیات شرع دریغا سراب شد

2 سروی ز بوستان معانی فرو شکست برجی ز آسمان معالی خراب شد

3 کور و کبود مردمک چشم مردمی چون تیز بنگریست گرفتار خواب شد

4 بگری به ماتم ملکی کز فراق او در سنگ خاره دیده آتش پر آب شد

1 در برش برگ سمن می باید وز خطش مشک ختن می باید

2 خاک بایست گل مه پرورد کلک خورشید چمن می باید

3 لطف رویش همگان می بینند روی لطفش سوی من می باید

4 دل من در چه سیمینش فتاد آه کز مشک رسن می باید

1 داری سر آنکه یار باشی در دیده و در کنار باشی

2 بر چهره وصل گل فشانی در دیده هجر خار باشی

3 گر مست لب خودم نداری بسیار در این خمار باشی

4 چون ساخت گل پیاده گلشن زیبد که چو می سوار باشی

1 لشکری یار من امروز سر آن دارد که دلم همچو سر زلف پریشان دارد

2 لؤلؤ چشم مرا کرد به رنگ لاله آنکه از لاله و لؤلؤ لب دندان دارد

3 چون سکندر ز سفر هیچ نمی آساید گر چه در چاه زنخ چشمه حیوان دارد

4 در غریبی به همه حال بیابد ملکی که رخش معجزه یوسف کنعان دارد

1 ای جهان از عکس تو گلگون شده چون بهارت حسن روزافزون شده

2 در هوای آفتاب روی تو آسمان از دائره بیرون شده

3 بی تو ای دیوانه رویت پری مردم چشم مرا دل خون شده

4 تا مگر پی کور گردد چشم بد چشم نیکوی تو در افسون شده

آثار سید حسن غزنوی

2 اثر از ترجیعات در دیوان اشعار سید حسن غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ترجیعات در دیوان اشعار سید حسن غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.