2 اثر از ترجیعات در دیوان اشعار سید حسن غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ترجیعات در دیوان اشعار سید حسن غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.

ترجیعات در دیوان اشعار سید حسن غزنوی

1 ماهش از شب نقاب می بندد ابر بر آفتاب می بندد

2 هم گنه پیش توبه می آرد هم خطا بر ثواب می بندد

3 خوبی بی وفا و بد عهدش رخت سبزه بر آب می بندد

4 رخ و عارض مگر که پنداری نقش گل ماهتاب می بندد

1 دست دل پای یار می گیرد دامن آن نگار می گیرد

2 زار زارت چو می پذیرد غم تنگ تنگش کنار می گیرد

3 تا چو گل دارد او که جان مرا هر زمان خارخار می گیرد

4 بده انگشت اگر چراغ کنم خود یکی درشمار می گیرد

1 یارب این مائیم و این صدر رفیع مصطفاست یارب این مائیم و این فرق عزیز مجتباست

2 یارب این مائیم و این روی زمین یثرب است کاسمان را هفت پشت از رشک یک رویش دوتاست

3 خوابگاه مصطفی و کعبه مان از پیش و پس بارگاه و منبر حنانه مان از چپ و راست

4 یارب این راحت که ما دیدیم در دوران که دید یارب این دولت که ماداریم درعالم کراست

1 ای داده عارض چو گلت رنگ لاله را با گل فتاده از غم تو جنگ لاله را

2 همچون قدح پر آب شده ز آتش هوس از آرزوی آن دهن تنگ لاله را

3 تا آینه جمال تو در روی لاله داشت در دل زرشک می نخورد رنگ لاله را

4 بیداد بین که دور شب و روز می کند با لعل تنگ بار تو هم تنگ لاله را

1 لاغری کامید اهل شرک را لاغر کند بهر او از شهپر خود نسر طایر پر کند

2 رهبر احداث شد زان کارها برهم زند همره تقدیر شد زان حالها دیگر کند

3 هر کرا تیغی بود برکف حنا برکف کند هر کرا خودیست برسردامنی برسر کند

4 هر زمانی روی سیم خصم گردد زرد از او کیمیا دارد مگر زان سیمها را زر کند

1 در ده می سوری که در سور گشادند درهای طربخانه معمور گشادند

2 نقش قدح لاله سرمست ببستند راه نظر نرگس مخمور گشادند

3 از شعله می آینه ماه ببستند وز خنده گل بوسه گه حور گشادند

4 هم طره شاخ از شکن آب ستادند هم چهره باغ از قلم نور گشادند

1 ای در آبدار نهان کرده در شکر وی مشک تابدار طرازیده بر قمر

2 بی آبدار در تو و تابدار مشک آبی است در دو دیده و تابی است در جگر

3 آنی که نیست در همه گیتی چو تو نگار وانی که نیست در همه عالم چو تو پسر

4 دردا که در غم تو چه دربار می ولیک یارب که از رخ تو چه گل چینمی اگر

1 امروز یکی خوش سخنی نزد من آمد کز آمدنش جان دگر در بدن آمد

2 شیرین سخنی بود چنان چست که گوئی خایید چو طوطی شکر و در سخن آمد

3 چشم بد از آن دور که چون آن سخن او در گوش من شیفته ممتحن آمد

4 چون گل بشکفتم ز طرب گرچه از این بیش چون لاله همی خون دلم در دهن آمد

آثار سید حسن غزنوی

2 اثر از ترجیعات در دیوان اشعار سید حسن غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ترجیعات در دیوان اشعار سید حسن غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.