1 رخ بپوش از قمر چه می خواهی لب بیار از شکر چه می خواهی
2 بی دهان در سخن چه می پیچی بی میان از کمر چه می خواهی
3 جانم آمد بلب چه می گوئی عمرم آمد به سر چه می خواهی
4 جگر و دل غم فراق تو خورد زین دل و زین جگر چه می خواهی
1 ساقیا وقتست اگر ما را شرابی در دهی مجلس ما را ز باده رونق دیگر دهی
2 روح قدسی را به آب زندگانی خوش کنی عقل پر دل را به باد لاابالی بر دهی
3 از قدح بندی گران بر پای مستان بر نهی وز طرب راهی سبک در لفظ رامشکر دهی
4 دست ما گه گه بدان شمشادوش سنبل بری نقل ما نو نو از آن یاقوت گون شکر دهی
1 ای گوهر کیمیای شاهی آرایش تخت و بارگاهی
2 بهرام زمین توئی که در رزم بهرام سپهر را پناهی
3 خندان ز تو باغ شهریاری تابان ز تو فر پادشاهی
4 جود تو امان بی نیازی عفو تو ضمان پر گناهی