3 اثر از ساقی‌نامه قدسی مشهدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ساقی‌نامه قدسی مشهدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار قدسی مشهدی / ساقی‌نامه قدسی مشهدی

ساقی‌نامه قدسی مشهدی

1 ز مردان بود شکر پیکان به جا که دل می‌دهد، دل ز جا رفته را

2 یکی گرز را گر فشردی به مشت نماندی ز اعضاش چیزی درست

3 یکی در قلم کردن خشک و تر شکافش دو سر کرده تیغ دو سر

4 چنان گرم شد دستبرد یلان که پامال گردید اجل در میان

1 بود لفظ چون شیر و معنی شکر ز اندازه گر پای ننهد به در

2 نبندد چنان روزن لفظ، کس که معنی در آن برنیارد نفس

3 مکن لفظ را آنچنان پرده‌دار که معنی نگردد ازان آشکار

4 چه شد ز آدمیت زد ار لفظ دم؟ چو معنی پری‌وار ازان کرده رم

1 کسی را که در طبع انصاف نیست بود گر مه، آیینه‌اش صاف نیست

2 تو دانی و صاحب سخن‌پروری به جان سخن، کز سخن نگذری

3 به عالم ز صد بهره‌مند از سخن شود نام یک تن بلند از سخن

4 مدار از سخن هر کسی گو نصیب دهد دل به یک آشنا صد غریب

1 اگر چشم چشم است، نمناک به وگر نم ندارد، پر از خاک به

2 ... به گوش تو خواهد رسید که چشمت ز خشکی چه خواهد کشید

3 گر از گریه عزت ندارد سحاب کشندش چرا بر رخ آفتاب؟

4 نگردد مه و سال، تر دیده‌ات مگر خشکسالی‌ست در دیده‌ات؟

1 چو خواهی تماشا کنی اصل و فرع بود عینک دوربین عین شرع

2 چو شو ذوق خودآگاهی‌ات زین سخن برو دست در دامن شرع زن

3 مکن گوش بر گفته بوالفضول توسل مکن جز به آل رسول

4 چه پرسی تو از بنده راز نهفت خدا گفته است آنچه بایست گفت

1 چو همت ز هر قید آزاده باش بشو دفتر خواهش و ساده باش

2 چه بهتر ز عمر طمع کوتهی چراغ امل به ز روغن تهی

3 نخودوار در دیگ هرکس مجوش کفن پوش و تشریف مردم مپوش

4 به یک خرقه عمری چو گل بگذران مده تن به دیبای این سروران

1 به منت برآید اگر آفتاب همه عمر را شب شمار و بخواب

2 دل از درد خواهش تنک می‌شود گرانبار منت سبک می‌شود

3 ازان پست و پامال شد این‌چنین که منت‌کش آسمان شد زمین

4 به رازق نداری مگر اعتقاد؟ که منت کشی بهر رزق از عباد

1 نه در دیده نور و نه در دل حضور بود پیر افتاده را خانه گور

2 به پیری مدار از جوانی امید نگردد سیه باز، موی سفید

3 ز رنگ طبیعی مکن اجتناب نشاید جوان شد به موی خضاب

4 سفیدی مو شد به پیری نصیب شکوفه پس از میوه باشد غریب

1 شراری که شمعش ازان یافت تاب بود سنگ چخماق آن آفتاب

2 طلبکار حاجات، دلبسته‌اش بهار مناجات، گلدسته‌اش

3 ز بالایش اندیشه کوته‌کمند بود بیت معمور بختش بلند

4 بود خطبه شاه تا درخورش ز بال ملایک سزد منبرش

1 ز بد توبه امروز باشد صواب وگرنه چه سود از پل آن سوی آب

2 به زشتی کشی عالمی را به پیش ندانسته‌ای قبح کردار خویش

3 چنان کن که چون پرده افتد ز کار نباشی ز فعل نهان، شرمسار

4 به باطل به سر رفت پنجاه و شست ندانم کی از پای خواهی نشست

آثار قدسی مشهدی

3 اثر از ساقی‌نامه قدسی مشهدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ساقی‌نامه قدسی مشهدی شعر مورد نظر پیدا کنید.