1 بشنو،ای طالب ره توفیق در طریق خدا علی التحقیق
2 صد مقامست پیش اهل دید اولش یقظه،آخرش توحید
3 گرچه زین بیشتر توان گفتن در معنی به صد بیان سفتن
4 لیک این صد بود اصول همه سالکان را بود وصول همه
1 از بدایات گیر تا ابواب بعد ازان تا معاملات و صواب
2 بعد اخلاق دان تو قسم اصول بعد ازان ادویه،مباش ملول
3 قسم احوال پس ولایاتست تا نگویی که شطح و طاماتست
4 پس حقایق بود،یقین می دان پس نهایات،ای عزیز زمان
1 بعد ازان شد مغازلات وصول که بود جملگی نشان قبول
2 قصد و عزم و ارادت نیکوست پس ادب، پس یقین و انس بدوست
3 ذکر و فکر و غنا،مقام مراد شد تمام،این همه صفات تو باد
1 معرفت،پس بقای جان باشد پس فنا ملک جاودان باشد
2 پس بتحقیق میشود مشهور پس بتلبیس می شود مستور
3 پس وجودست و بعد ازان تجرید هست تفرید و جمع،پس توحید
4 قاسمی یار آنکه دین دارد هرکه دین داشت محض این دارد
1 قسم احوال بعد ازین باشد هر که دانست مرد دین باشد
2 اول آن محبتست، بدان پس ازان غیرتست و شوق ز جان
3 پس قلق،پس عطش بود،ای دل بعداز آن وجد دید شد منزل
4 هیمانست و برق و ذوق تمام ختم شد این درود کرد و سلام
1 اول آن مکاشفه است و یقین بعد ازان در مشاهده می بین
2 پس ازینت معانیست و حیات قبض و بسطست و سکر بهر نجات
3 صحو،پس اتصال خواهد بود بعد ازان انفصال خواهد بود
4 بعد ازین در نهایتست کلام چون حقایق تمام گشت،تمام
1 بعد ازین قسمت ولایاتست داند آن کس که در مقاماتست
2 لحظه و وقت،پس صفا و سرور سر و نفسست و غربت از خود دور
3 غرق و هیبت،تمکن و آنگاه بعد ازین بر حقایق آمد راه
1 پس کنم در معاملات شروع باتو گویم همه اصول و فروع
2 اول آن رعایتست بدان پس ترا در مراقبه است مکان
3 بعد ازان حسرت آمد و اخلاص که طریق سلامتست و خلاص
4 پس بتهذیب و استقامت رو بعد ازان بر در توکل شو
1 پس ازان قسم اودیت می دان اولش هست منزل اجسان
2 علم و حکمت،بصیرت و آنگاه پس فراست،که جان بود آگاه
3 هست تعظیم، بعد ازان الهام پس سکینه است، ای بزرگ انام
4 پس طمانینه است و همت پاک برهاند ترا ز خطه خاک
1 حمد بر حضرت غنی احد «الذی لم یلد ولم یولد»
2 واهب ملک بود و اصل وجود «لیس فی الملک غیره موجود»
3 آن کریمی که جود او عامست واهب دین،ولی اسلامست
4 صلوات و درود بر احمد از کریم ودود و فرد احد