1 بعد ازین قسمت ولایاتست داند آن کس که در مقاماتست
2 لحظه و وقت،پس صفا و سرور سر و نفسست و غربت از خود دور
3 غرق و هیبت،تمکن و آنگاه بعد ازین بر حقایق آمد راه
1 اول آن مکاشفه است و یقین بعد ازان در مشاهده می بین
2 پس ازینت معانیست و حیات قبض و بسطست و سکر بهر نجات
3 صحو،پس اتصال خواهد بود بعد ازان انفصال خواهد بود
4 بعد ازین در نهایتست کلام چون حقایق تمام گشت،تمام
1 معرفت،پس بقای جان باشد پس فنا ملک جاودان باشد
2 پس بتحقیق میشود مشهور پس بتلبیس می شود مستور
3 پس وجودست و بعد ازان تجرید هست تفرید و جمع،پس توحید
4 قاسمی یار آنکه دین دارد هرکه دین داشت محض این دارد