1 سیدا دست و پا مزن که: بعو ن الهی حسین بن مستو
2 فی سماعیل تفرشی زین طو ر که کوشد همی به ذوق و بشو
3 ق بدرسد همی به لیل و به یو م ببخشید همی به تحت و به فو
4 ق بپوشد نظر زاکل و زنو م شود عن قریب فاضل قو
1 من که پرورده طعم آبم از چه با تهمت شهد نابم
2 نقطه ممتنع التقسیمم مرکز دایره پشقابم
3 وحدت صرف و ببرهان شهود رد هر مشرک و هر مرتابم
4 منم آن دخت که در حجله شاخ شد فرو چیده به عیش اسبابم
1 چون سال بر هزار و دو صد رفت و سی و هفت قیصر بشد ز فتح علی شاه زرم خواه
2 عباس شه ز امر ملک شد به مرز روم زین توپ صد گرفت به یک حمله زان سپاه
3 آه از آن دم که رفت لابد و ناچار، رو، به ره ایروان سواره قاجار
4 یار من از من جدا شد آن دم و گشتم، یار به اندوه، و رنج و غصه تیمار
1 آن چه از مژگان خون ریز حسین بر من گذشت بر حسین کی از جفای لشکر دشمن گذشت؟
2 خال و خط شامی، بناگوش اصبحی، قامت سنان در جفا زلف حسین از شمر ذی الجوشن گذشت
1 نارنج و بنفشه بر طبق نه منقل بگذار در شبستان
2 وان پرده بگوی تا به یک بار زحمت ببرد زپیش مستان
3 غلامان را بگو تا مشک سایند کنیزان را بگو تا عود سوزند
1 نه دین استم، نه زور، و نه زر استم به عجز و ناتوانی اندرستم
2 به مهرم گر، به بخشی در خور تست به قهرم گر بگیری در خورستم