آثار قاآنی

صفحه 1 از 2
2 اثر از ترکیب‌بندها قاآنی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ترکیب‌بندها قاآنی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار قاآنی / ترکیب‌بندها قاآنی

ترکیب‌بندها قاآنی

1 شاهی که بر سرست ز لولاک افسرش تشریف کبریاست ز دادار در برش

2 گیهان و هر که در وی نقشی ز قدرتش گردون و هرچه در وی حرفی ز دفترش

3 اقبال و بخت پی‌ر و عضبا ور فرفش خورشید و ماه خادم شبیر و شبرش

4 شام ابد جنیبهٔ موی مجعدش صبح ازل طلیعهٔ روی منورش

1 زاهدا چندی بیا با ما به‌خلوت یار باش صحبت احرار بشنو محرم اسرار باش

2 تا به کی زاری کنی تا صید بازاری کنی ترک زاری کن وزین بازاریان بیزار باش

3 نه حدیث عاقلان بشنو نه پند ناقلان گفتگو سودی ندارد طالب دیدار باش

4 کفر انکار آورد عارف برآن انکار شو زهد پندار آورد واقف ازین پندار باش

1 خیزید و یک دو ساغر صهبا بیاورید ساغر کمست یک دو سه مینا بیاورید

2 مینا به کار ناید کشتی کنید پر کشتی کفاف ندهد دریا بیاورید

3 خوبان شهر را همه یک‌جا کنید جمع جایی که من نشسته‌ام آنجا بیاورید

4 ما را اگر به جام سفالین دهید می خاکش ز کاسهٔ سر دارا بیاورید

1 اکنون که گل افروخته آتش به گلستان افروخت نباید دگر آتش به شبستان

2 رو رخت خزان در گرو دخت رزان نه بستان می و پس‌ با صنمی رو سوی بسنان

3 در فکرم تا لعبت بکری به کف آرم بازی کنمش هرشب با نار دو پستان

4 گر نار دو پستان ویم خون ننشاند هیچم ندهد فایده عناب و سپستان

1 ای زلف تیره سایهٔ بال فرشته‌ای یا از سواد دیدهٔ حورا سرشته‌ای

2 آن رخ ستاره است و تو چرخ ستاره‌ای یا نی فرشته است و‌ تو بال فرشته‌ای

3 بر گرد مه ز مشک سیه توده توده‌ای بر سرخ گل ز سنبل‌تر پشته پشته‌ای

4 هندو به چهره لام‌‌ کشد وین عجب که تو هندویی و به صورت لام نوشته‌ای

1 خلق موتی را همین تنها نه احیا ساختند هر گیاهی را ز شادی خضر گویا ساختند

2 در هوای مهرگان هنگامه را کردند گرم نوشدارویی برای دفع سرما ساختند

3 تا شود صادر به هر ملکی مسرت قدسیان ز آفتاب و آسمان توقیع و طغرا ساختند

4 در ترازو از پی سنجیدن وزن نشاط کفهٔ جان را پر از کیل تمنا ساختند

1 سحر دیر مغان را در گشودند دری از خلد برکشورگشودند

2 دری زانده به روی خلق بستند ز شادی صد در دیگرگشودند

3 از آن یک فتح باب ابواب رحمت بروی مسلم وکافرگشودند

4 بروز نشوهٔ می لشکر عیش دو صدکشور به یک ساغرگشودند

1 ای زلف نگار من از بس که پریشانی سرتا به قدم مانا سامان مرا مانی

2 چون زنگیکی عریان زانو به زنخ برده در تابش مهر اندر بنشسته و عریانی

3 هندو چو سپارد جان در آذرش اندازند تو به‌آتش‌سوزان‌در چون‌هندوی بیجانی

4 افعی‌زده را مانی از بس که به‌خود پیچی با آنکه تو خود از شکل ‌چون افعی پیچانی

1 امروز ای غلام به از عیش‌ کار نیست برگیر زین ز رخش که روز شکار نیست

2 تا می نگویی آنکه خداوند کاهلست کان کاهلی که نز پی کارست عار نیست

3 انده مدار اگر نشدیم ای پسر سوار کانکس پیاده است که بر می سوار نیست

4 ها صید من تویی چه گرایم به سوی صید صیدی به حضرتست که در مرغزار نیست

1 ای زلف دانمت ز چه دایم مشوّشی زآنرو مشوّشی که معلق در آتشی

2 آن راکه هست سودا دایم مشوش است آری تُراست سودا زآنرو مشوّشی

3 بدخوی و سرکشان را بُرّند سر ز تن زآنرو سرت بُرند که بدخوی و سرکشی

4 سر برده‌ای به جام لب ماه من مگر زان جام باده خورده که زینگونه بیهشی

آثار قاآنی

2 اثر از ترکیب‌بندها قاآنی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ترکیب‌بندها قاآنی شعر مورد نظر پیدا کنید.