ای بهشتی رخ طوبی از فروغی بسطامی دیوان اشعار 1
1. ای بهشتی رخ طوبی قد خورشید لقا
بشنو این بیت خوش از خسرو جاوید لقا
1. ای بهشتی رخ طوبی قد خورشید لقا
بشنو این بیت خوش از خسرو جاوید لقا
1. بگشای گوش هوش و بیا در سرای ما
بشنو کلام خسرو کشورگشای ما
1. این چار رباعی از شه تاجور است
کارایش دیوان قضا و قدر است
1. این غزل فرمودهٔ شاه است بشنو
تا به مهر آید دل پرخشم و کینت
1. شاه جم جاه کلامی که بیان فرماید
از کمال شرفش نقش نگین باید کرد
1. زیب غزل کردم این سه بیت ملک را
تا غزلم صدر هر مراسله باشد
1. تا ز شاه این پنج بیت الحق شنیدم
طبع من مستغنی از در ثمین شد
1. شاه بیت غزل بنده سه بیت از شاه است
که فروزندهتر از گوهر شهوار بود
1. یک دو بیت از شاه میخوانم نگارا گوش کن
زان که هر یک همسری با در غلتان میکند
1. مطربی زمزمه سر کرد سحر در گلزار
رفتم از این غزل شاه به یک بار از کار
1. برخیز نگارا که ز فرمودهٔ خسرو
موزون غزلی چون قد دل جوی تو دارم
1. نشهای داده به من دست از این مطلع شاه
که ننوشیده قدح بی خبر از خویشتنم