2 اثر از پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار ابوالقاسم فردوسی / شاهنامه ابوالقاسم فردوسی / پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود در شاهنامه

پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی

1 چو کسری نشست از بر تخت عاج به سر برنهاد آن دل‌افروز تاج

2 بزرگان گیتی شدند انجمن چو بنشست سالار با رای‌زن

3 سر نامداران زبان برگشاد ز دادار نیکی دهش کرد یاد

4 چنین گفت کز کردگار سپهر دل ما پر از آفرین باد و مهر

1 اگر شاه دیدی وگر زیردست وگر پاکدل مرد یزدان‌پرست

2 چنان دان که چاره نباشد ز جفت ز پوشیدن و خورد و جای نهفت

3 اگر پارسا باشد و رای‌زن یکی گنج باشد براگنده زن

4 بویژه که باشد به بالا بلند فروهشته تا پای مشکین کمند

1 چنین گفت پرمایه دهقان پیر سخن هرچ زو بشنوی یادگیر

2 که از نامداران با فر و داد ز مردان جنگی به فر ونژاد

3 چوخاقان چینی نبود از مهان گذشته ز کسری بگرد جهان

4 همان تا لب رود جیحون ز چین برو خواندندی بداد آفرین

1 نگر خواب را بیهده نشمری یکی بهره دانی ز پیغمبری

2 به ویژه که شاه جهان بیندش روان درخشنده بگزیندش

3 ستاره زند رای با چرخ و ماه سخنها پراگنده کرده به راه

4 روانهای روشن ببیند به خواب همه بودنیها چوآتش برآب

1 چنین گفت موبد که بر تخت عاج چو کسری کسی نیز ننهاد تاج

2 به بزم و برزم و به پرهیز وداد چنو کس ندارد ز شاهان به یاد

3 ز دانندگان دانش آموختی دلش را بدانش برافروختی

4 خور وخواب با موبدان داشتی همی سر به دانش برافراشتی

1 اگر شاه دیدی وگر زیردست وگر پاکدل مرد یزدان‌پرست

2 چنان دان که چاره نباشد ز جفت ز پوشیدن و خورد و جای نهفت

3 اگر پارسا باشد و رای‌زن یکی گنج باشد براگنده زن

4 بویژه که باشد به بالا بلند فروهشته تا پای مشکین کمند

1 چنین گفت موبد که یک روز شاه به دیبای رومی بیاراست گاه

2 بیاویخت تاج از بر تخت عاج همه جای عاج و همه جای تاج

3 همه کاخ پر موبد و مرزبان ز بلخ و ز بامین و ز کرزبان

4 چنین آگهی یافت شاه جهان ز گفتار بیدار کارآگهان

1 چنین گفت پرمایه دهقان پیر سخن هرچ زو بشنوی یادگیر

2 که از نامداران با فر و داد ز مردان جنگی به فر ونژاد

3 چوخاقان چینی نبود از مهان گذشته ز کسری بگرد جهان

4 همان تا لب رود جیحون ز چین برو خواندندی بداد آفرین

1 چنین گفت شاهوی بیداردل که ای پیر دانای و بسیار دل

2 ایا مرد فرزانه و تیز ویر ز شاهوی پیر این سخن یادگیر

3 که درهند مردی سرافراز بود که با لشکر و خیل و با ساز بود

4 خنیده بهر جای جمهور نام به مردی بهر جای گسترده گام

1 شنیدم کجا کسری شهریار به هرمز یکی نامه کرد استوار

2 ز شاه جهاندار خورشید دهر مهست و سرافراز و گیرنده شهر

3 جهاندار بیدار و نیکو کنش فشاننده گنج بی سرزنش

4 فزاینده نام و تخت قباد گراینده تاج و شمشیر و داد

آثار ابوالقاسم فردوسی

2 اثر از پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی شعر مورد نظر پیدا کنید.