2 اثر از پادشاهی یزدگرد بزه‌گر در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر پادشاهی یزدگرد بزه‌گر در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار ابوالقاسم فردوسی / شاهنامه ابوالقاسم فردوسی / پادشاهی یزدگرد بزه‌گر در شاهنامه

پادشاهی یزدگرد بزه‌گر در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی

1 دگر هفته با لشکری سرفراز به نخچیرگه رفت با یوز و باز

2 برابر ز کوهی یکی شیر دید کجا پشت گوری همی بر درید

3 برآورد زاغ سیه را بزه به تندی به شست سه‌پر زد گره

4 دل گور بردوخت با پشت شیر پر از خون هژبر از بر و گور زیر

1 خود و شاه بهرام با رای‌زن نشستند و گفتند بی‌انجمن

2 سخنشان بران راست شد کز یمن به ایران خرامند با انجمن

3 گزین کرد از تازیان سی هزار همه نیزه‌داران خنجرگزار

4 به دینارشان یکسر آباد کرد سر نامداران پر از باد کرد

1 پس آگاهی آمد به بهرام گور که از چرخ شد تخت را آب شور

2 پدرت آن سرافراز شاهان بمرد به مرد و همه نام شاهی ببرد

3 یکی مرد بر گاه بنشاندند به شاهی همی خسروش خواندند

4 بخوردند سوگند یکسر سپاه کزان تخمه هرگز نخواهیم شاه

1 چو ایرانیان آگهی یافتند یکایک سوی چاره بشتافتند

2 چو گشتند زان رنج یکسر ستوه نشستند یک با دگر همگروه

3 که این کار ز اندازه اندر گذشت ز روم و ز هند و سواران دشت

4 یکی چاره باید کنون ساختن دل و جان ازین کار پرداختن

1 چنین گفت بهرام کای مهتران جهاندیده و سالخورده سران

2 پدر بر پدر پادشاهی مراست چرا بخشش اکنون برای شماست

3 به آواز گفتند ایرانیان که ما را شکیبا مکن بر زیان

4 نخواهیم یکسر به شاهی ترا بر و بوم ما را سپاهی ترا

1 چنان بد که یک روز در بزمگاه همی بود بر پای در پیش شاه

2 چو شد تیره بر پای خواب آمدش هم از ایستادن شتاب آمدش

3 پدر چون بدیدش بهم برده چشم به تندی یکی بانگ برزد به خشم

4 به دژخیم فرمود کو را ببر کزین پس نبیند کلاه و کمر

1 ز شاهیش بگذشت چون هفت سال همه موبدان زو به رنج و وبال

2 سر سال هشتم مه فوردین که پیدا کند در جهان هور دین

3 یکی کودک آمدش هرمزد روز یکی کودک آمدش هرمزد روز

4 هم‌انگه پدر کرد بهرام‌نام ازان کودک خرد شد شادکام

1 بدو گفت موبد که ای شهریار بگشتی تو از راه پروردگار

2 تو گفتی که بگریزم از چنگ مرگ چو باد خزان آمد از شاخ برگ

3 ترا چاره اینست کز راه شهد سوی چشمهٔ سو گرایی به مهد

4 نیایش کنی پیش یزدان پاک بگردی به زاری بران گرم خاک

1 چنین گفت بهرام کای مهتران جهاندیده و کارکرده سران

2 همه راست گفتید و زین بترست پدر را نکوهش کنم در خورست

3 ازین چاشنی هست نزدیک من کزان تیره شد رای تاریک من

4 چو ایوان او بود زندان من چو بخشایش آورد یزدان من

1 گذشت آن شب و بامداد پگاه بیامد نشست از بر گاه شاه

2 فرستاد و ایرانیان را بخواند ز روز گذشته فراوان براند

3 به آواز گفتند پس موبدان که هستی تو داناتر از بخردان

4 به شاهنشهی در چه پیش آوری چو گیری بلندی و کنداوری

آثار ابوالقاسم فردوسی

2 اثر از پادشاهی یزدگرد بزه‌گر در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر پادشاهی یزدگرد بزه‌گر در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی شعر مورد نظر پیدا کنید.