کنون زین سپس هفتخوان از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 1
1. کنون زین سپس هفتخوان آورم
سخنهای نغز و جوان آورم
...
1. کنون زین سپس هفتخوان آورم
سخنهای نغز و جوان آورم
...
1. سخن گوی دهقان چو بنهاد خوان
یکی داستان راند از هفتخوان
...
1. غم آمد همه بهرهٔ گرگسار
ز گرگان جنگی و اسفندیار
...
1. بفرمود تا پیش او گرگسار
بیامد بداندیش و بد روزگار
...
1. ازان کار پر درد شد گرگسار
کجا زنده شد مرده اسفندیار
...
1. جهانجوی پیش جهانآفرین
بمالید چندی رخ اندر زمین
...
1. ازان پس بفرمود تا گرگسار
بیامد بر نامور شهریار
...
1. چو یک پاس بگذشت از تیره شب
به پیش اندر آمد خروش جلب
...
1. وز انجا بیامد به پردهسرای
ز بیگانه پردخت کردند جای
...