داستان هفتخوان اسفندیار در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی

19 اثر از داستان هفتخوان اسفندیار در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه ابوالقاسم فردوسی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 2 از این مجموعه هستید.

چو خورشید تابان از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 10

1. چو خورشید تابان ز گنبد بگشت
خریدار بازار او در گذشت
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

3 دقیقه زمان مطالعه 53 بیت

شب آمد یکی آتشی از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 11

1. شب آمد یکی آتشی برفروخت
که تفش همی آسمان را بسوخت
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

3 دقیقه زمان مطالعه 40 بیت

چو تاریکتر شد از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 12

1. چو تاریکتر شد شب اسفندیار
بپوشید نو جامهٔ کارزار
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

3 دقیقه زمان مطالعه 53 بیت

چو ماه از بر تخت از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 13

1. چو ماه از بر تخت سیمین نشست
سه پاس از شب تیره اندر گذشت
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

4 دقیقه زمان مطالعه 68 بیت

دبیر جهاندیده از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 14

1. دبیر جهاندیده را پیش خواند
ازان چاره و چنگ چندی براند
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

3 دقیقه زمان مطالعه 41 بیت

چو آن نامه برخواند از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 15

1. چو آن نامه برخواند اسفندیار
ببخشید دینار و برساخت کار
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

3 دقیقه زمان مطالعه 58 بیت