3 اثر از پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار ابوالقاسم فردوسی / شاهنامه ابوالقاسم فردوسی / پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران در شاهنامه

پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی

1 وزانجا سوی راه بنهاد روی چنان چون بود مردم راه‌جوی

2 همی رفت پویان به جایی رسید که اندر جهان روشنایی ندید

3 شب تیره چون روی زنگی سیاه ستاره نه پیدا نه خورشید و ماه

4 تو خورشید گفتی به بند اندرست ستاره به خم کمند اندرست

1 ز دشت اندر آمد یکی اژدها کزو پیل گفتی نیابد رها

2 بدان جایگه بودش آرامگاه نکردی ز بیمش برو دیو راه

3 بیامد جهانجوی را خفته دید بر او یکی اسپ آشفته دید

4 پر اندیشه شد تا چه آمد پدید که یارد بدین جایگاه آرمید

1 وزان جایگه تنگ بسته کمر بیامد پر از کینه و جنگ سر

2 چو رخش اندر آمد بران هفت کوه بران نره دیوان گشته گروه

3 به نزدیکی غار بی‌بن رسید به گرد اندرون لشکر دیو دید

4 به اولاد گفت آنچ پرسیدمت همه بر ره راستی دیدمت

1 چنین داد پاسخ به کاووس کی که گر آب دریا بود نیز می

2 مرا بارگه زان تو برترست هزاران هزارم فزون لشکرست

3 به هر سو که بنهند بر جنگ روی نماند به سنگ اندرون رنگ و بوی

4 بیارم کنون لشکری شیرفش برآرم شما را سر از خواب خوش

1 یکی مغفری خسروی بر سرش خوی آلوده ببر بیان در برش

2 به ارژنگ سالار بنهاد روی چو آمد بر لشکر نامجوی

3 یکی نعره زد در میان گروه تو گفتی بدرید دریا و کوه

4 برون آمد از خیمه ارژنگ دیو چو آمد به گوش اندرش آن غریو

1 یکی نامه‌ای بر حریر سپید بدو اندرون چند بیم و امید

2 دبیری خرمند بنوشت خوب پدید آورید اندرو زشت و خوب

3 نخست آفرین کرد بر دادگر کزو دید پیدا به گیتی هنر

4 خرد داد و گردان سپهر آفرید درشتی و تندی و مهر آفرید

1 چو نامه به مهر اندر آورد شاه جهانجوی رستم بپیموده راه

2 به زین اندر افگند گرز گران چو آمد به نزدیک مازندران

3 به شاه آگهی شد که کاووس کی فرستادن نامه افگند پی

4 فرستاده‌ای چون هژبر دژم کمندی به فتراک بر شست خم

1 چو کاووس در شهر ایران رسید ز گرد سپه شد هوا ناپدید

2 برآمد همی تا به خورشید جوش زن و مرد شد پیش او با خروش

3 همه شهر ایران بیاراستند می و رود و رامشگران خواستند

4 جهان سر به سر نو شد از شاه نو ز ایران برآمد یکی ماه نو

1 چو آگاهی آمد به کاووس شاه که تنگ اندر آمد ز دیوان سپاه

2 بفرمود تا رستم زال زر نخستین بران کینه بندد کمر

3 به طوس و به گودرز کشوادگان به گیو و به گرگین آزادگان

4 بفرمود تا لشکر آراستند سنان و سپرها بپیراستند

1 چو نامه به مهر اندر آورد شاه جهانجوی رستم بپیموده راه

2 به زین اندر افگند گرز گران چو آمد به نزدیک مازندران

3 به شاه آگهی شد که کاووس کی فرستادن نامه افگند پی

4 فرستاده‌ای چون هژبر دژم کمندی به فتراک بر شست خم

آثار ابوالقاسم فردوسی

3 اثر از پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی شعر مورد نظر پیدا کنید.