پیوسته مرا فلک جگر خون دارد از بابافغانی رباعی 1
1. پیوسته مرا فلک جگر خون دارد
در سیر و سفر
1. پیوسته مرا فلک جگر خون دارد
در سیر و سفر
1. از باد خزان درخت عریان گردید
چون قامت نی