فغانی فی المثل در از بابافغانی شیرازی مقطع 1
1. فغانی فی المثل در عالم خاک
اگر نان را نمی یابی وگر آب
1. فغانی فی المثل در عالم خاک
اگر نان را نمی یابی وگر آب
1. ای آنکه فلک طاق حریم حرمت را
از قدر و شرف کعبه ی ارباب صفا گفت
1. حال من و عدو مثل آتشست و نی
از تیزیش نترسم اگر نیش می شود
1. ای من غلام همت مردی که بی سخن
با شاعرش سخاوت و لطف پیاپیست
1. شرم دار از چشم مردم چند سازی ای فلک
آبروی دردمندان را روان چون آب جوی
1. دوش بگرفت محتسب مستم
همره او پی قصاص شدم
1. بندهٔ همت او باش فغانی که ز جود
هرچه گوید همه را بخشد و منت ننهد
1. صاحب کرمی که مرگ زر دید
بر اوج بقا بسی نکو رفت
1. شاه عالم پناه اسماعیل
که جهان ملک اوست یک قلمه