21 اثر از لوایح عین‌القضات همدانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر لوایح عین‌القضات همدانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
خانه / آثار عین‌القضات همدانی / لوایح عین‌القضات همدانی

لوایح عین‌القضات همدانی

بسم الله الرحمن الرحیم ,

روح و عشق بر عاشق امیرست اما در قبضۀ اقتدار معشوق اسیر است. ,

3 عشق تو امیراست کنون برجانم بیچاره شده منتظر فرمانم

4 در قبضۀ قدرتت اسیرم چون نیست پدیدای پسر درمانم

هر چیز که هست او را قبله ایست و روی او یا از راه صورت یا از راه معنی بدان قبله است مگر عشق را در بوتۀ ابتلا بکلی بگدازد و از وجود او بپردازد و روی بعالم بیجهات محبوب آرد و از اینجا گفته‌اند: ,

2 چون قبله بجز جمال محبوب نبود عشق آمد و محو کرد هر قبله که بود

تا عاشق را در عالم صورت و عالم معنی قبلۀ بود بجز جمال معشوق صادق نبود بلکه اگر باختیار روی بقبله آرد مشرک بود. شیخ ابوسعید ابوالخیر قَدّس اللّهُ روحَهُ بر سر روضۀ پیر خود ابوالفضل حسن سرخسی قُدِّسَ سِرُّه که مقتدای او بود در طریقت بجمال ذوالجلال مکاشف شد روی دل بحضرت بی جهت او آورد گفت: ,

2 ظاهر شده است اینجا معدن جود و کرم قبلۀ ما روی دوست قبلۀ هر کس حرم

اگر این معنی در بتکده روی نماید روی به بت باید آورد و زنّارگاه‌گاه بر میان وقت باید بست و از غم برست و بیقین باید دانست که عاشق گرانمایۀ سبک رو را هر چیز که جز معشوقست حجاب راه معشوقست: ,

2 کعبه و بتخانه حجابند و بس روی دلم سوی رخ یار کو

3 قبله بدل گشت درین ره مرا خیز بگو قبلۀ کفار کو

ایعزیز چون خطاب مستطاب جاءَ الحقُّ وَ زَهَقَ الباطِل وارد گشت بتان مکه از لذت بشارت ظهور نور حق درروی افتادند خَرّوا له سَجَّدا.. ,

عشق چو از عاشق هر چیز که جز معشوق بود محو کرد او را فرمود که اکنون روی بدل بیجهت خود آر و مرا هزار قبله پندار زیرا که چون فراش لاساحت دل از غبار اغیار پاک کند سلطان الا در وی بی کیفیتی نزول کند. ,

2 اَتانی هَواها قَبْلَ اَنْ اَعْرِفَ الْهَوی فَصادَفَ قَلْبی خالیا فَتَمکَّنا

و این سرّآن معنی است که گفته‌اند که عاشق چون در خود نگرد معشوق را بیند و چون در معشوق نگرد خود را بیند اَلمؤمِنُ مِراةُ المُؤمِنِ. لعمری در دل چو او را یابی زود دل را مسجود خود ساز و سرپیش او فرود آر و از کس باک مدار نه بینی که ملائکهُ معصوم چون سرّ خَلَقَ اللّهُ ادَمَ عَلی صُورَتِهِ در آدم بدیدند بی اختیار در روی افتادند فَفَعُوالَهُ ساجِدینَ. ,

4 خود راز برای خویش غمناک مدار بردار نظر ز خاک و بر خاک مدار

قبلۀ ملائکه عرش بود تا آدم محرم آن دم نبود، چون سر وَنَفَخْتُ فیهِ مِنْ روُحی ظاهر شد ملک از عالم خود بدو ناظر شد و در تحیر افتاد یعنی عرش از عالم بی نشان نشانی داشت ثَمَّ اسْتَوی عَلَی العَرْشِ.. چون تابش نور خَلَقَ اللّهُ آدَمَ عَلی صوُرَتِهِ پدید آمد روی بدو آورد و سر پیش او بر زمین نهاد زیرا که درین وجود هم نشانی دید از عالم بی نشانی، اما آن نشان از عالم بیان بود و این نشان از عالم عیان و بیان در مقام عیان مضمحل شود بل ندر شود. آن یکی که در آن دم سِرّآن دم ندید روی بعرش نماند داغ فراق وَاِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتی... بر جبین وقتش نهادند اگر درین وقت هزار هزار بار سر بر خاک پاک او نهند قبول نکند زیرا که آن دم که آن دم بدو پیوست بکاری دیگر بود بواسطۀ علم بر سر این سر نتوانست شد دلیل بر صحت این سخن آنست که ملائکه را بعد از آن فرمان نبود به سجده کردن آدم و اگر بودی قبلۀ ایشان آدم بودی وَذلِکَ سِرٌ عَجیبٌ. ,

اگر وارد عشق با قوت بود و قابل ضعیف،قابل مرکب بود وارد راکب و اگر قابل قوی بود وارد ضعیف کار برعکس شود و این سری عجیب بود و رمزی بوالعجب درین مقام بنده شاه بود و شاه بنده: ,

2 تُدْعی غُلامی ظاهِراً وَاَکُونُ فی سِرّی غُلامَکَ

محمود اَنارَاللّهُ بُرْهانَهُ چون بر سریر عزت باردادی ایاز بر حاشیۀ بساط عزت بندوار بر قدم حرمت ایستاده بودی و چشم انتظار گشاده باز چون در خلوتخانۀ انس درآمدی و بر سریر قرب از ایشان دیگرسان گشتی ایاز محمود شدی و محمود ایاز. ,

2 کار عشق ای پسر ببازی نیست عشق وصف نهاد سلطانست

3 بوالعجب مذهبیست مذهب عشق اندرو شاه و بنده یکسانست

4 شاه محمود بود و بنده ایاز کار برعکس شد چه درمانست

هر وارد که بود قابل را در حرکت آرد اگر وارد ضعیف بود حرکت ضعیف بود که در دید آید شطح در سماع نشان آنست که اَلسَّماعُ مُحَرِّکُ القُلُوبِ اِلی عالِمِ الغُیُوبِ و اگر وارد قوی بود حرکت قوی بود در دید نیاید سکون در سماع نشان آنست که وَتَرَی الجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَهِیَ تَمُرُّ السَّحابِ. ,

2 گه نعره زند عقلم از بیم فراق او گه رقص کند جانم از وعدۀ دیدارش

نوری گوید رَحْمَةُ اللّهِ علیهِ: ,

4 اَلوَجْدُ یُطْرِبُ مَنْ فی الوَجْدِ راحَتُهُ وَالْوَجْدُ عِنْدَ وُجُودُ الحَقّ مَفْقُودٌ

چون سلطان روح بر مرکب عشق سوار شود رکاب دارش کم از جبرئیل نیاید و غاشیه دارش کم از میکائیل: ,

2 در عالم عشق اگر بکار آئی تو در دفتر عشق در شمار آئی تو

3 جبریل امین رکاب دار تو بود بر مرکب عشق اگر سوار آئی تو

آثار عین‌القضات همدانی

21 اثر از لوایح عین‌القضات همدانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر لوایح عین‌القضات همدانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی