علم تا اثبات اول از عینالقضات همدانی لوایح 25
1. علم تا اثبات اول بیش راه نبرد گرد سرادق عزت عشق در یک لمحه هزار بار مرگ صولت خود پدید کند و حیات اثر خود ظاهر گرداند زیرا که معشوق مهری و لطفی دارد شراب لطف بعاشقان در جام قهر بصادقان در جام لطف دهد تا هرچه بقهر محو شود بلطف اثبات یابد زیرا که محبی هم بدان معنی است که محبت است صفت او وحدتست، پس عاشقان وحدانی الذات و الصفات باید تا بدوبوحدت او را یابد چنانکه معشوق یکی باشد عاشق هم در یگانگی یکی باید تا هنگام مواصلت چون یکی در یکی ضرب کنی یکی بود و این معنی بی شبهتی و شکی بود.
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
1 دقیقه زمان مطالعه
آن یکی از مشایخ از عینالقضات همدانی لوایح 26
1. آن یکی از مشایخ طریقت چون دید که معشوق زلف را از کمال دلبری تاب داد کتب خود را بآب داد و گفت نِعْمَ الدَّلیلُ وَاَنْتَ اَمّا بَعْدَ الوُصولُ طَلَب الدَّلیلِ مُحَالٌ نیکو راه بری بودی تو اما چون پیشگاه پدید آمد تو از راه برخیز با عشق نه بس کارست و آنچه حکیم گفته است بدین قریبست:
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
1 دقیقه زمان مطالعه
عشق را رهبر عقل از عینالقضات همدانی لوایح 27
1. عشق را رهبر عقل است اما بنسبتی دیگر، هرچه او اثبات میکند این برمیدارد تا بحدی برسد که عقل نتواند که هیچ چیز اثبات کند چون عقل از اثبات باز ایستاد عشق بقهرش از میان نفی و اثبات بیرون کند و میگوید اقتدا بدان رونده که گفته است.
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
1 دقیقه زمان مطالعه
عقل کدخدای سرای از عینالقضات همدانی لوایح 28
1. عقل کدخدای سرای دنیا و آخرتست و روی دل در عشق کردنست. و اللّه که در استغراق بعشق در دنیا و آخرت بچشم قبول دیدن بت پرستیدن است:
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
1 دقیقه زمان مطالعه
چنانکه عاشق را از عینالقضات همدانی لوایح 29
1. چنانکه عاشق را ذکر دنیا و آخرت فرو میباید گذاشت نظر سر هم از ازل و ابد بر میباید داشت زیرا که ازل عبارت از اول زمانست و ابد اشارت بآخر زمانست و همت عاشق ماوراء زمانست. ای برادر آن بهتر که عاشق روی دل بحقیقت وجود خود آرد و بیقین داند که حقیقت وجود او زمانی و مکانی نیست و پیوسته با خود میگوید:
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
1 دقیقه زمان مطالعه
عشق آفتابست عقل از عینالقضات همدانی لوایح 30
1. عشق آفتابست عقل ذره اگرچه ذره در تاب آفتاب در ظهور آمد اما از کجااو را طاقت آن بود که بخود در پرتو آن نور آید:
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
1 دقیقه زمان مطالعه
ذره از آن گاهی از عینالقضات همدانی لوایح 31
1. ذره از آن گاهی در نظر آید و گاهی نیاید که وجودش بین العدم و الوجود موقوفست گاه هم با آفتاب در عالم او حاضر شود و گاه از سایۀ عدم درو ناظر شود. ای درویش نه همه نایافتن از کبریا و علو بود از غایت لطافت و دقت هم بود. یکی از بزرگی در دید نیاید و دیگر از خردی در نظر نیاید این بنسبت آن احقر بود و اصغر و آن به نسبت این اعظم بود واکبر اما هر دو در نایابی برابر باشند:
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
1 دقیقه زمان مطالعه
آن را که نظر باحوال از عینالقضات همدانی لوایح 32
1. آن را که نظر باحوال او از عالم عزت فَاِنَّ الْعِزَّةَ لِلّهِ جَمیعا.. بود از درد هستی خود همیشه در گداز بود و آن را که نظر بدو از عالم وَنَحْنُ اَقْرَبُ اِلَیْهِ من حَبْلِ الْوَریدْ.. بود هم از خجلت وجود خود درگداز بود تا آنگاه که خورشید جمال از افق جلال طالع شود قوت باصرۀ او را بخود مضئی کند و قوت سامعۀ او را بخود قوی کند بی یَسْمَعُ و بی یُبصِرُ بی اوئی او بعالم محبوب ناظر شود و بیخودی خود بر در سرادق عز او حاضر شود. حاصلچون حصولش در عالم بیعیبی بود بلکه او مستغرق شواهد غیبی بود پس خجلت و گداز را و سر درد و ناز را نسبت بدو نتوان کرد زیرا که اگرچه زنده بود اما بی جان بود قصه چه کنم این نماید اما آن بود:
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
1 دقیقه زمان مطالعه
عالم همراه عشق از عینالقضات همدانی لوایح 33
1. عالم همراه عشق است.
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
1 دقیقه زمان مطالعه
فرق است میان آن از عینالقضات همدانی لوایح 34
1. فرق است میان آن غواص که در بحر فرو رود تا درّبرآرد و میان آنکه در قعر بحر از برای آن رود تا با درّزمانی در صدف شود:
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
1 دقیقه زمان مطالعه
عاشق را طلب رضای از عینالقضات همدانی لوایح 35
1. عاشق را طلب رضای معشوق در عشق ناتمام بود و اگر فرمان نبرد کامل بود و مراد او حاصل بود.
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
1 دقیقه زمان مطالعه
معشوق عاشق را از عینالقضات همدانی لوایح 36
1. معشوق عاشق را برای تجربه بر محک فرمان زندو پرده از پیش ارادت بر دارد تا او به ما اَرادَ بِهِ مکاشف شود هر آینه ترک فرمان بگوید واین بی فرمانی بگوید و این بی فرمانی از کمال بود نه از نقصان چنانکه اگر پدر پسر را گوید مرا زیادت ثنا مگوی که حیا بر من غالب میشود و پسر از راه تعظیم در ثنا مبالغت کند و بر آن مثاب بود نه معاقب زیرا که اگرچه مخالف است از وجهی اما موافق است از روی ادب.
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
1 دقیقه زمان مطالعه