3 اثر از مقطعات در دیوان اشعار میرزاده عشقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات در دیوان اشعار میرزاده عشقی شعر مورد نظر پیدا کنید.

مقطعات در دیوان اشعار میرزاده عشقی

1 خیال خواجگیت بود، بر تمام جهان شدی ز خانه خود هم جواب، چشمت کور!

2 جزای نیت زشت تو هست، این که چنین: ز هر کنار شوی طرد باب، چشمت کور!

3 شدی ز خوی بد و فعل زشت و نیت شوم در آتش ستم خود کباب، چشمت کور!

1 در قرن بیستم بشود، آدمی سوار بر آهنی پرنده، دل آکنده از بخار

2 وآنگه رهی که ما به دوسالش کنیم طی او در هوا دو روزه، از آن را کند گذار!

1 ای بشر! مظهر ظرافت شو نه ز سر تا به پا، قباحت باش

2 مرضی، مانع شرافت توست در پی رفع این نقاهت باش

3 وین تعدی است بر حقوق بشر از پی دفع این جراحت باش

4 عید خون گیر، پنج روز از سال سیصد و شصت روز، راحت باش

1 امان از خویش را بی‌خانه دیدن خود اندر خانه بیگانه دیدن

2 سپس بیگانه بی‌خانمان را به جای خویش صاحبخانه دیدن!

1 ای دغل! با همه کس، ناکسی اظهار مکن ناکسی باش ولی با کسی اظهار مکن!

1 مکش که بیهده این نقش می کشی نقاش که خون بگریی: اگر پی بری به احوالم؟

2 چه حاجت است پس از من بماند این تمثال؟ فلک چه کرد به من، تا کند به تمثالم!

1 الا ای مرگ! در جانم درآویز که جام عمر من، گردید لبریز!

2 چسان من زنده مانم: ملک ایران به سر گیرد دوباره، دور چنگیز

در نخستین روزهای اسفندماه هزار و سیصد و یک خورشیدی که کابینه مرحوم حسن مستوفی (مستوفی الممالک) متزلزل شد، نخست وزیر مزبور در برابر مخالفت‌های دسته مخالف که دولتش را «کابنیه نیم بند» نامیدند به سختی ایستادگی کرد و شب هفدهم اسفندماه در مجلس شورای ملی با اکثریت شصت و چهار رأی تثبیت شد، عشقی فردای آن شب به هواخواهی این کابینه «سرمقاله قرن بیستم» را به نام «کابینه هفت جوش» نوشت که دولت وقت به رغم مخالفین هفت جوش گردید. ضمنا این قطعه را همان شب سرود و روز بعد انتشار داد که ساعت سه دیشب کابینه با اکثریت شصت و چهار رأی تثبیت گشت. قطعه ذیل فی البدیهه سروده شده: ,

2 ای یار لطیفه‌گوی مرشد! با آن همه منطق چرندی

3 «کابینه نیم بند» خواندی این دولت آبروی‌مندی

4 دیدی که به رغم گفته تو شد دولت شصت و چاربندی

1 عشقی ار مجهول، چون اسرار عالم زیستی! هر کسی گردد به گرد تو، ببیند چیستی؟

2 خواهی ار چون نقطه سرگردان تو عالم شوند هستی خود را بپوشان در لباس نیستی

1 دانه با خاک چو پیوست، سری پیدا کرد هر که شد خاک نشین، برگ و بری پیدا کرد

2 تا پریشان نشوی، راه به مقصد نبری بیضه چون جامه فرو ریخت، پری پیدا کرد

آثار میرزاده عشقی

3 اثر از مقطعات در دیوان اشعار میرزاده عشقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات در دیوان اشعار میرزاده عشقی شعر مورد نظر پیدا کنید.