خیال خواجگیت بود، بر تمام از میرزاده عشقی مقطع 1
1. خیال خواجگیت بود، بر تمام جهان
شدی ز خانه خود هم جواب، چشمت کور!
1. خیال خواجگیت بود، بر تمام جهان
شدی ز خانه خود هم جواب، چشمت کور!
1. در قرن بیستم بشود، آدمی سوار
بر آهنی پرنده، دل آکنده از بخار
1. ای بشر! مظهر ظرافت شو
نه ز سر تا به پا، قباحت باش
1. امان از خویش را بیخانه دیدن
خود اندر خانه بیگانه دیدن
1. ای دغل! با همه کس، ناکسی اظهار مکن
ناکسی باش ولی با کسی اظهار مکن!
1. مکش که بیهده این نقش می کشی نقاش
که خون بگریی: اگر پی بری به احوالم؟
1. الا ای مرگ! در جانم درآویز
که جام عمر من، گردید لبریز!
1. در نخستین روزهای اسفندماه هزار و سیصد و یک خورشیدی که کابینه مرحوم حسن مستوفی (مستوفی الممالک) متزلزل شد، نخست وزیر مزبور در برابر مخالفتهای دسته مخالف که دولتش را «کابنیه نیم بند» نامیدند به سختی ایستادگی کرد و شب هفدهم اسفندماه در مجلس شورای ملی با اکثریت شصت و چهار رأی تثبیت شد، عشقی فردای آن شب به هواخواهی این کابینه «سرمقاله قرن بیستم» را به نام «کابینه هفت جوش» نوشت که دولت وقت به رغم مخالفین هفت جوش گردید. ضمنا این قطعه را همان شب سرود و روز بعد انتشار داد که ساعت سه دیشب کابینه با اکثریت شصت و چهار رأی تثبیت گشت. قطعه ذیل فی البدیهه سروده شده:
1. عشقی ار مجهول، چون اسرار عالم زیستی!
هر کسی گردد به گرد تو، ببیند چیستی؟
1. دانه با خاک چو پیوست، سری پیدا کرد
هر که شد خاک نشین، برگ و بری پیدا کرد
1. اعلان زوال سیم و زر خواهم داد
دولت همه را به رنجبر خواهم داد
1. مر تو را ای مرد! زن خوش سایه است
لاجرم: چون سایه، اقبالت کند