3 اثر از اشعار دیگر در دیوان اشعار امامی هروی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر اشعار دیگر در دیوان اشعار امامی هروی شعر مورد نظر پیدا کنید.

اشعار دیگر در دیوان اشعار امامی هروی

1 تا داد چشم مست ترا روزگار تیغ بی او نکرد بر سر موئی قرار تیغ

2 در خون روزگار شد اکنون و در خور است تا مست را دگر ندهد روزگار تیغ

3 وصل تو گلبنی است بر او بی قیاس خار چشم تو نرگسی است بر او بی شمار تیغ

4 گلبن روا بود که نماید چو تیغ، خار نرگس کجا بود که بر آرد ز خار تیغ

1 در آمد از در من دوش مست خواب و خیال نگار مهوشم آشفته زلف و شیفته حال

2 نمود دیده ی ادراک را فروغ رخش که شاه انجم خوبیست بر سپهر جمال

3 ز گردن سر زلف وز گوشه ی لب لعل هزار خون حرام و هزار سحر حلال

4 بحق سپیده دم دلبریش خواسته باج ز روز دولت و روز شباب و روز وصال

1 دوش بیخود ز خود جدا گشتم با خدای خود آشنا گشتم

2 نظری بر دلم فکند کز او کاشف رمز انبیا گشتم

3 ببقای ابد رسیدم از آن که بکلی ز خود فنا گشتم

4 پیش ازین بنده خودم بودم که بمعقول مبتلا گشتم

1 بر اوج گنبد گردون ز موج لجه ی عالم چو جرم زهره و تیر است و عین کوثر و زمزم

2 فروغ ساغر پهبا ز بزم داور گیبتی شعاع جوهر جنجر ز، رزم خسرو اعظم

3 سپهر آخر شاهان جهان کشور شاهی مدار مرکز تکوین مراد گوهر آدم

4 بلوغ ناطقه بوالفتح رکن و ملجاء دنیا علاء ملت و دولت، شکوه افسر و خاتم

1 همچو مهر از خاور و باد از ختن دیشب آن سنگین دل سمین ذقن

2 سحر در بادام و معجز در بیان آب حیوان در لب و جان در دهن

3 لؤلؤ و مرجان و جزعش را غلام پرتو عیوق، شعری و پرن

4 سنبل و سیب و گلش در باغ حسن بر سراب و یوسف و چاه و رسن

1 در سلک نظم گوهر نظم خدایگان لطف حیات دارد و خاصیت روان

2 گوئی نشانه ایست سخنگوی جانور هر لفظ بر حروفش و هر نکته در میان

3 ترکیب لفظ و رقت معنیش نزد عقل سحر است بی مبالغه و وحی بی گمان

4 در مغز لفظ و معنی رنگینش هر نفس در صدر خط و نقطه ی مشکینش هر زمان

1 ماه من تا جان و گوهر در شکر دارد نهان ترک من تا ز آب و آتش بر قمر دارد نشان

2 آب و آتش دارم از یاد رخ او در ضمیر جان و گوهر دارم از وصف لب او بر زبان

3 تا خط زنگار فام و نقطه شنگرف گون زان رخ رنگین پدید آورد لعل دلستان

4 دارم از شنگرف او پیوسته دریا در کنار دارم از زنگار او همواره دوزخ در میان

1 از صفای صفه ات، ترکیب عالم را روان صحت عقل و بقای روحی و جان جهان

2 شوکت گردون شکوه تست رفعت را پناه ساحت دولت پناه تست صحت را مکان

3 صحت و دولت ملازم گشته اندت لاجرم خلق را دار الشفائی ملک را دار الامان

4 چون ز یاد سقف صحنت چرخ و جنترا مقیم اشک انجم در کنارست، آب کوثر در روان

1 ای ز ایوان رفیعت آسمان گشته زمین ملک و دین را حلقهٔ درگاه تو حبل المتین

2 حشمت گیتی پناه تست دولت را مکان بارگاه آسمان سقف تو رفعت را مکین

3 خاتم ملک جهان را باشد از بهر شرف عز و اقبال در و درگاه تو نقش نگین

4 می کند با آسمان در مرتبت سقف قران می شود با آفتاب از روشنی صحنت قرین

1 حضرت جان پرور دستور شاه ای باستحقاق گیتی را پناه

2 ای براق وهم با ارشاد فکر بر سپهر قدر تو نابرده راه

3 وی ز تاب مهر تو خورشید روی در جهان آورده هر روزی پگاه

4 پیش عرض مسندت عرش مجید از سر تعظیم بنهاده کلاه

آثار امامی هروی

3 اثر از اشعار دیگر در دیوان اشعار امامی هروی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر اشعار دیگر در دیوان اشعار امامی هروی شعر مورد نظر پیدا کنید.