ای خانه و ضمیر تو از امامی هروی دیوان اشعار 1
1. ای خانه و ضمیر تو خورشید و تیر ملک
ای در نظام دور جهان دستگیر ملک
1. ای خانه و ضمیر تو خورشید و تیر ملک
ای در نظام دور جهان دستگیر ملک
1. شد علی الرغم حسود از مدد صدق و صفا
درگه حیدر کرار دوم صدر نعیم
1. دوش خوابی دیده ام پیرایه تعبیر آن
صحنه ذات سپهر دولت و خورشید دین
1. خردم دوش در مراتب فکر
گفت با ذروه ی سپهر برین
1. خدایگان صدور زمانه، مجد الملک
زهی متابع درگاه تو سپهر برین
1. گرت باید که دریابی به تحقیق
وگر خواهی که بشناسی به برهان
1. کید حسود اگر به مثل کوه آهنست
بگدازد از مهابت چین جبین من
1. خمس و ثلث زوج و فردی را که ثلث خمس او
بی شک از حد عدد بیرون شود تنصیف کن
1. بنگار سبک دوازده، ده را
وآنکه بدو جا دوازده گردان
1. ستوده شمس دین ای صبح لفظت
بمهر از مشرق معنی دمیده
1. زهی بپای تفکر بسیط عالم غیب
هزار بار بهر یک نفس بپیموده
1. ای جهانت بر جهانداری دلیل
وی خدایت بر خداوندی گواه