ای که روز و شب زنی از از شیخ بهایی نان و پنیر 1
1. ای که روز و شب زنی از علم لاف
هیچ بر جهلت نداری اعتراف
...
1. ای که روز و شب زنی از علم لاف
هیچ بر جهلت نداری اعتراف
...
1. عابدی از قوم اسرائیلیان
در عبادت بود روزان و شبان
...
1. چیست دانی عقل در نزد حکیم؟
مقتبس، نوری ز مشکوة قدیم
...
1. « مشورت میکرد، شخصی با یکی
تا یقینش رو نماید، بیشکی
...
1. عقلها را داده ایزد اعتداد
مختلف اقدار بر حسب مواد
...
1. ای که هستی، روز و شب، جویای علم
تشنه و غواص، در دریای علم
...
1. بینمازی با یکی از اهل راز
خواست گوید علت ترک نماز
...
1. ای خوشا نفسی که شد در جستجو
بس تفحص کرد حق را کو به کو
...
1. ای لوای اجتهاد افراشته
روزهٔ هر روز، عادت ساخته
...
1. دست او، طوق گردن جانت
سر برآورده از گریبانت
...
1. میبرد تا به خدمت ذوالمن
کش کشانش، دوشاخه در گردن
...
1. هان، مدان بیگار تکلیفان عام
هان! مدان ضایع رسالات و پیام
...