3 اثر از نزهت الاحباب عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر نزهت الاحباب عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / نزهت الاحباب عطار نیشابوری

نزهت الاحباب عطار نیشابوری

1 بلبلی از گلستان دور اوفتاد وز غم گل سخت مهجور اوفتاد

2 شب همه شب ناله‌ها میکرد زار صبر از وی کرد عزلت اختیار

3 هیچ آرامش نبودی روز و شب روز و شب بودی میان تاب و تب

4 آه و فریادش بگردون میشدی دم بدم از عشق محزون میشدی

حمد وافر و ثنای متکاثره آفریدگاری را که نوع انسان را بر دیگر حیوانات مرتبت نطق تفضیل کرامت فرموده و زبان ایشان را در قفس دهان عندلیب آسا بگفتار درآورد و آخشیجانرا که ضد یکدیگرند در یک وجود با هم صلح داد جل جلاله و عم نواله و صلوات بیحد و تحیات بی حد از حضرت ربوبیت بروح مطهر و روضهٔ مقدسهٔ معنبر سید کاینات و خلاصهٔ موجودات محمد مصطفی علیه افضل الصلوات و اکمل التحیات و بر اولاد واحباب او باد. ,

بدان ای عزیز که این کتاب را نزهت الاحباب نام نهادیم حق تعالی توفیق رفیق گرداناد و این حکایت عاشق و معشوق یعنی گل و بلبل ومناظرهٔ ایشان و عتاب از طرفین چون بنظر حقیقت بنگری حال اهل دنیا است و معیشت ایشان وبالله التوفیق والیه المرجع و المآب. ,

1 ای پر آتش داشته پیوسته دل هر شکایت کان ز ما داری بهل

2 بار عشق روی ما برجان منه تا نگردی در غم هجران خجل

3 چشم راهی می‌کشم زوتر بیا العجل ای یار زیبا العجل

4 پای ما چون سرو بستان ز انتظار هست یا سودات تا زانو بگل

1 ای چون من صد بنده و چاکر ترا تا بکی باشم چنین غم خور ترا

2 من چنین دور از وصال روی تو باغبان شب تا سحر در بر ترا

3 ای مسلمان بر من مسکین ببخش تا نگوید هیچکس کافر ترا

4 رحمتی کن بر من بی پا و سر تا ببازم جان و دل برسر ترا

1 گفت با بلبل که شادی کن کنون زانکه دولت مر ترا شد رهنمون

2 چون بسی گفتیم از دستان تو گل بیامد بر سر پیمان تو

3 بعد ازین شکرانه می‌باید مرا زانکه کردم درد جانت را دوا

4 گفت معشوقت که از رفته مگوی هرچه ماگفتمم از گفته مگوی

1 سالها بودم ز عشق گل بدرد با دو چشم پر زخون و روی زرد

2 خوش وصالی بُد رخ این باغبان تا چه آمد بر سرش از گرم و سرد

3 برد محبوب مرا از گلستان با دو چشم پر ز خون و روی زرد

4 بعد از این خاک سر کویش بیار بار او بر چشم ما کن همچو گرد

1 یا الهی رحمت آور از کرم جمله را از لطف گردان محترم

2 فیض بخش از فضل بر عطار خویش تا بگوید خاطرش اسرار خویش

3 گر ندارد طاعتی ای ذوالجلال از کرم بخشش بفضل با نوال

4 در حریم وصل او را شاد کن جانش از بند بلا آزاد کن

1 بلبل از باد صبا در بوستان نوحه می‌کردند بهر دوستان

2 مدتی فریاد و زاری در چمن کرد بلبل پیش نسرین و سمن

3 کار دنیا این چنین است ای پسر الحذر از کار دنیا الحذر

4 آمدند آنجا همه مرغان باغ با دل پر درد و با جان بداغ

1 باز برگفتار بلبل شد نسیم همچو شبنم باز بر گل شد نسیم

2 گل صبا را گفت بلبل بیوفاست پیش ما آوردنش عین خطاست

3 مدتی با ارغوان می‌باخت عشق روز چندی یاسمن پرداخت عشق

4 خواهرم را آنکه نرگس نام اوست عاشق او بود کین خوب و نکوست

1 هی که را رنگی بود بی کر و فر بیشکی هر کس برو دارد نظر

2 و آن کس را کاتشی در جان بود آتشش در جان چه باشد کارگر

3 ترک چشمی هر کرا زد ناوکی دارد از دست زمانه در جگر

4 هرچه من با عاشقان کردم بجور گردش ایام آوردش بسر

آثار عطار نیشابوری

3 اثر از نزهت الاحباب عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر نزهت الاحباب عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.