دلبرم در حسن طاق افتاده از عطار نیشابوری غزل 25
1. دلبرم در حسن طاق افتاده است
قسم من زو اشتیاق افتاده است
...
1. دلبرم در حسن طاق افتاده است
قسم من زو اشتیاق افتاده است
...
1. آن نه روی است ماه دو هفته است
وان نه قد است سرو برفته است
...
1. تا کی از صومعه خمار کجاست
خرقه بفکندم زنار کجاست
...
1. چون ز مرغ سحر فغان برخاست
ناله از طاق آسمان برخاست
...
1. دوش کان شمع نیکوان برخاست
ناله از پیر و از جوان برخاست
...
1. اینت گم گشته دهانی که توراست
وینت نابوده میانی که توراست
...
1. چون مرا مجروح کردی گر کنی مرهم رواست
چون بمردم ز اشتیاقت مرده را ماتم رواست
...
1. عاشقی و بی نوایی کار ماست
کار کار ماست چون او یار ماست
...
1. این چه سوداست کز تو در سر ماست
وین چه غوغاست کز تو در بر ماست
...
1. راه عشق او که اکسیر بلاست
محو در محو و فنا اندر فناست
...
1. طرقوا یا عاشقان کین منزل جانان ماست
زانچه وصل و هجر او هم درد و هم درمان ماست
...
1. تا آفتاب روی تو مشکین نقاب بست
جان را شب اندر آمد و دل در عذاب بست
...