4 اثر از باب چهلم: در ناز و بیوفائی معشوق در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب چهلم: در ناز و بیوفائی معشوق در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / مختارنامه عطار نیشابوری / باب چهلم: در ناز و بیوفائی معشوق در مختارنامه

باب چهلم: در ناز و بیوفائی معشوق در مختارنامه عطار نیشابوری

1 دل در غم تو غرقهٔ خونِ جگر است جانم متحیر و تنم بیخبر است

2 در هر بن مویم ز تو صد نوحهگر است تا بنیوشی تو یا نه کاری دگر است

1 گفتم: «ز میان جان شوم خاک درش تا بوک بود بر من مسکین گذرش»

2 او خود چو ز ناز چشم مینکُند باز کی بر منِ دلسوخته افتد نظرش

1 بر خاک چو بادم ای دل افزای هنوز بر آتش و چشمم آب پالای هنوز

2 بر خاک نشسته بادپیمای هنوز آبم شد و آتش تو بر جای هنوز

1 در عشق تو جز بلا و غم ناید راست شادی وصال بیش و کم ناید راست

2 کمتر باشد ز وعدهای در همه عمر عمرم بشد و آنِ تو هم ناید راست

1 از بس که تو خود به خویشتن مینازی یک لحظه به عاشقی نمیپردازی

2 با پشت خمیده همچو چنگی شدهام تا بوک چو چنگ یک دمم بنوازی

1 گفتی که «ترا چو خاک گردانم پست تا نیز به زلفِ دلکشم ناری دست»

2 خاکم مکن ای نگار بادم گردان تا گِردِ سرِ زلفِ تو گردم پیوست

1 ماهی که به قد سرو روانم آمد دلتنگی او آفت جانم آمد

2 دلتنگ چنان شد که اگر جهد کنم گِرد دل او برنتوانم آمد

1 سهل است اگر کار مرا ساز دهی گاهم بنوازی و گه آواز دهی

2 چون عاشق دل شکسته را دل بردی چه کم شود ازتو گر دلش باز دهی

1 یا رب چه دمم بود که دمساز نداد دل برد و دمم داد و دلم باز نداد

2 گفتم که مرا یک نفس آواز دهد جانم شد و آن ستمگر آواز نداد

1 گر از تو مرا کفر و اگر ایمان است چون از تو به من رسد مرا یکسان است

2 آن دوستییی کز تو مرا در جان است گر نیست چنانکه بود صد چندان است

آثار عطار نیشابوری

4 اثر از باب چهلم: در ناز و بیوفائی معشوق در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب چهلم: در ناز و بیوفائی معشوق در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.