بر لوحِ دلت نقشِ از عطار نیشابوری مختارنامه 13
1. بر لوحِ دلت نقشِ دو عالم رقم است
رو لوح بشوی و ز ناحق دودم است
...
1. بر لوحِ دلت نقشِ دو عالم رقم است
رو لوح بشوی و ز ناحق دودم است
...
1. گر مرد رهی، حدیث عالم چه کنی
از جان بگذر زحمت جان هم چه کنی
...
1. ای دل صفت نفس بد اندیش مگیر
بر جهل، پی صورت ازین بیش مگیر
...
1. چون بسیارست ضعف در ایمانت
هرگز نبود حدیث مرگ آسانت
...
1. گفتی تو که مرگ چیست ای بینایی
مرگ آینهٔ فضیحت و رسوایی
...
1. ای جان سبک روح! گران سنگی چیست
نارفته دو گام، در ره، این لنگی چیست
...
1. در عالم محنت به طرب آمدهیی
در دریائی و خشک لب آمدهیی
...
1. ای آنکه همیشه نفس خشنود کنی
وین کار که نیست کردنی زود کنی
...
1. بر هر وجهی که بستهٔ اسبابی
مرگت کند آگه که کنون در خوابی
...
1. تا کی ز غم زیان وسودت آخر
در سینه و دل آتش ودودت آخر
...
1. دردا که به درد ناگهان خواهی شد
دل سوخته در فراق جهان خواهی شد
...
1. چون قاعدهٔ وجود پنداشتن است
و افزون طلبی ما کم انگاشتن است
...