3 اثر از باب بیستم: در ذُلّ و بار كشیدن و یكرنگی گزیدن در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب بیستم: در ذُلّ و بار كشیدن و یكرنگی گزیدن در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / مختارنامه عطار نیشابوری / باب بیستم: در ذُلّ و بار كشیدن و یكرنگی گزیدن در مختارنامه

باب بیستم: در ذُلّ و بار كشیدن و یكرنگی گزیدن در مختارنامه عطار نیشابوری

1 گه در وصف دین یگانهای میجویی گاه از کف کفر دانهای میجویی

2 چون از سر خویش بر نمیدانی خاست ای تر دامن! بهانهای میجویی

1 امروز چو جمله عمر ضایع کردی فردا چکنی به خاک و خون میگردی

2 چون پرده براوفتد هویدا شودت چیزی که به زیر پرده میپروردی

1 جان سوخته سرفکنده میباید بود چون شمع، به سوز، زنده میبایدبود

2 کارت به مراد این خدائی باشد ناکامی کش که بنده میباید بود

1 ای دل اگر از کار دگرگون آیی فردا ز حیا پیش خدا چون آیی

2 کان دم به در خلد درون خواهی شد کز عهدهٔ هر چه هست بیرون آیی

1 نه دین حق و نه دین زردشت مرا بر حرف بسی نهند انگشت مرا

2 کس نیست درین واقعه هم پشت مرا قصّه چه کنم غصّهٔ تو کشت مرا

1 گر جان ببرد عشق توام جان آنست ور درد دهد جملهٔدرمان آنست

2 هر ناکامی که باشد این طایفه را میدان به یقین که کام ایشان آنست

1 عشقش به کشیدن بلا آید راست در عشق بلا کشی خطا آید راست

2 افسانهٔ عشق کار پاکی گوئی است این کار به افسانه کجا آید راست

1 هر دل که طلب کند چنین یاری را مردانه به جان کشد چنین باری را

2 مردی باید شگرف تا همچو فلک بر طاق نهد جامه چنین کاری را

1 گفتی که نشان راه چیست ای درویش از من بشنو چو بشنوی میاندیش

2 آنست ترا نشان که رسوائی خویش چندان که فرا پیش روی بینی بیش

1 هر دل که تمام از سردردی برخاست هستیش ز پیش همچو گردی برخاست

2 آنگاه اگر مخنثّی در همه عمر در سایهٔ او نشست مردی برخاست

آثار عطار نیشابوری

3 اثر از باب بیستم: در ذُلّ و بار كشیدن و یكرنگی گزیدن در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب بیستم: در ذُلّ و بار كشیدن و یكرنگی گزیدن در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.