دل را که نه دنیا از عطار نیشابوری مختارنامه 13
1. دل را که نه دنیا و نه دین میبینم
با نفس پلید همنشین میبینم
...
1. دل را که نه دنیا و نه دین میبینم
با نفس پلید همنشین میبینم
...
1. از جان سیرم ازانک تن میخواهد
بی یوسفِ مهر، پیرهن میخواهد
...
1. گاهم ز سگ نفس مشوش بودن
گاهم ز سر خشم بر آتش بودن
...
1. این نفس کم انگاشته آید آخر
تا چند سرافراشته آید آخر
...
1. چون نفس سگیست بدگمان چتوان کرد
گلخن دارد پر استخوان چتوان کرد
...
1. هر دل که ز سرِّ کار آگاهی داشت
درگوشه نشست ومنصبِ شاهی داشت
...
1. آنها که مدام از پس این کار شوند
در کشتن این نفس ستمکار شوند
...
1. آنجا که فنای نامداران باید
بر باقی نفس، تیرباران باید
...
1. ای نفس فرو گرفته سر تا سر تو
آلوده نجاستِ منی گوهرِ تو
...
1. ای در غم نان و جامه و آز و نیاز
افتاده به بازار جهان در تک و تاز
...
1. بد چند کنی کار نکو کن بنشین
سجادهٔ تسلیم فرو کن بنشین
...
1. هر دل که به نفس ره به آگاهی برد
به زانکه رهی ز ماه تا ماهی برد
...