1 بنام آنک ملکش بی زوالست بوصفش نطق صاحب عقل لالست
2 مفرّح نامهٔ جانهاست نامش سر فهرست دیوانهاست نامش
3 ز نامش پُر شکر شد کام جانها زیادش پر گهر تیغ زبانها
4 اگر بی یادِ او بوئیست رَنگیست وگر بی نام او نامیست ننگیست
1 آلهی، نامه را آغاز کردم بنامت باب نامه باز کردم
2 زبان را در فصاحت راه دادم دهان را در بلاغت برگشادم
3 توکّل بر خدا، تقصیر بر خویش نهادم این نهایت نامه در پیش
4 دل حاضر بتحریرش سپردم اگر خوش گوی کردم گوی بر دم
این فصل در نسخه کتابخانه سلطان محمد فاتح استانبول عبارت از ۳۲۲ بیت است، بیت اول و آخرش بروجه ذیل است: ,
2 محمد مقتدای هر دو عالم محمد مهتر اولادِ آدم
3 وگر در خوردّ آب تو نیم من فرا آبم مده والله اعلم
در نسخه کتابخانه موزه انگلستان بجای این فصل ۱۷ بیت وجود دارد که اول و آخرش نیز بروجه ذیل است: ,