2 اثر از بخش پایانی در الهی نامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بخش پایانی در الهی نامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.

بخش پایانی در الهی نامه عطار نیشابوری

1 چو در نزع اوفتاد آن پیر بسطام بیاران گفت کای قوم نکوکام

2 یکی زنّار آریدم هم اکنون که تا بر بندد این مسکینِ مجنون

3 خروشی از میان قوم برخاست که از زنّار ناید کار تو راست

4 چگونه باشد ای سلطان اسرار میان بایزید آنگاه و زنّار

1 به پیش کعبه ابراهیم ادهم بحق می‌گفت کای دارای عالم

2 مرا معصوم خواه و بی گنه دار گناهی کان رود زانم نگه دار

3 یکی هاتف خطابش کرد آنگاه که این عصمت که می‌خواهی تو در راه

4 همین بودست از من خلق را خواست اگر کار تو و ایشان کنم راست

1 یکی رندی میان داغ ودردی ستاده بود بر دکان مردی

2 ازو می‌خواست چیزی، می ندادش بسی بر پیش دکان ایستادش

3 زبان بگشاد دکاندار پر پیچ که تا تو زخم نکنی ندهمت هیچ

4 چو کردی زخم، از من نقد می‌جوی وگر نه همچنین می‌باش و می‌گوی

1 کنیزی داشت عبدالله مسعود که صد گونه هنر بودیش موجود

2 مگر چون احتیاج آمدش دینار طلب کرد آن کنیزک را خریدار

3 کنیزک را چنین گفت ای دلاور برَو جامه بشوی و شانه کن سر

4 که می بفروشمت زانک احتیاجست که تن را بر خراب دل خراجست

1 در اوّل روز می‌شد بشرِ حافی ز دُردی مست امّا جانش صافی

2 مگر یکپاره کاغذ یافت در راه بر آن کاغذ نوشته نامِ الله

3 ز عالم جز جَوی حاصل نبودش بداد و مشک بستد اینت سودش

4 شبانگه نامِ حق را مردِ حق جوی بمشک خود معطّر کرد وخوش بوی

آثار عطار نیشابوری

2 اثر از بخش پایانی در الهی نامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بخش پایانی در الهی نامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.