مگر یک روز مجنون از عطار نیشابوری الهی نامه 13
1. مگر یک روز مجنون فرصتی یافت
بر لیلی نشستن رخصتی یافت
1. مگر یک روز مجنون فرصتی یافت
بر لیلی نشستن رخصتی یافت
1. سالک آمد پیش خاک بارکش
گفت ای افکندهٔ تیمارکش
1. بود عبداللّه طاهر در شکار
باز میآمد بشهر آن نامدار
1. نصر احمد اندر ایام بهار
داشت عزم باغ و قصد سبزه زار
1. جاهلی میگفت احنف را متاب
گر یکی گوئی تو ده گویم جواب
1. خانهٔ داشت ای عجب خالی جنید
دزد در شد مینیافت او هیچ صید
1. میشد ابراهیم ادهم در رهی
پیش اوآمد سواری ناگهی