2 اثر از بخش هجدهم در الهی نامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بخش هجدهم در الهی نامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.

بخش هجدهم در الهی نامه عطار نیشابوری

1 برای خاتم ملک سلیمان بَلُقیا رفت و با او بود عفّان

2 میان هفت دریا بود غاری بدانجا راه جُستن سخت کاری

3 چو ماری یک پری آمد پدیدار زبان بگشاد با عفّان بگفتار

4 که آب برگِ شاخی در فلان جای اگر جمع آری و مالی تو بر پای

1 سرخسی بود پیری خالوش نام بسی بردی بسر با خضر ایّام

2 مگر جائی جوانی گرم رَو بود که او نو بود و جانش نیز نو بود

3 دلی بود از حقیقت غرق نورش نبودی هیچ کاری جز حضورش

4 خضر می‌شد بر آن پیرِ درویش بره بر آن جوان را برد با خویش

1 چنین گفتند جمعی هم دیاری ز لفظ بوعلیّ رودباری

2 که در حمّام رفتم من یکی روز جوانی تازه دیدم بس دلفروز

3 برخساره چو ماه آسمان بود به بالا همچو سرو بوستان بود

4 سر زلفش بپای افکنده دیدم بروی او جهانی زنده دیدم

1 نصر احمد اندر ایام بهار داشت عزم باغ و قصد سبزه زار

2 مطربان از پیش بفرستاده بود همره ایشان سماع و باده بود

3 محتسب بود آن یکی الیاس نام سخت در تقوی و در معنی تمام

4 پیش آمد قوم را دره بدست وانچه دید او هم بریخت و هم شکست

1 سالک آمد پیش خاک بارکش گفت ای افکندهٔ تیمارکش

2 هر کجا سریست در هر دو جهان گر برون آری درون داری نهان

3 توخمیر دست قدرت بودهٔ حامل اسرار فطرت بودهٔ

4 چون ز چارارکان بحق رکنی تراست نقد رکنی گر ز تو جویم رواست

1 خانهٔ داشت ای عجب خالی جنید دزد در شد مینیافت او هیچ صید

2 عاقبت پیراهنی یافت وببرد روز دیگر را بدلالی سپرد

3 پیرهن را چون خریداری رسید آشنا میخواست در وقت خرید

4 میگذشت آنجا جنید راهبر گفت این را آشناام من بخر

1 بود عبداللّه طاهر در شکار باز میآمد بشهر آن نامدار

2 بود در راهش پلی جای نشست پیر زالی از پس آن پل بجست

3 اسب عبداللّه سر بر زد ز راه بر زمین افکند از فرقش کلاه

4 خشمگین شد سخت عبداللّه ازو خواست تا خود را کند آگاه ازو

1 میشد ابراهیم ادهم در رهی پیش اوآمد سواری ناگهی

2 گفت آبادانی ای رهرو کجاست اوبگورستان اشارت کرد راست

3 شد سوار از قول اودر خشم سخت تازیانه کرد بر وی لخت لخت

4 خون روان شد از سر واز روی او تا زخون گل گشت خاک کوی او

1 جاهلی میگفت احنف را متاب گر یکی گوئی تو ده گویم جواب

2 احنفش گفتا تو گر گوئی دهم من یکی باتو نگویم این بهم

3 خلق نبود این که تا یابی خبر از فروتر کس شوی زیر و زبر

4 چون حقارت بر نتابی از حقیر چون کشی پس کبریای آن کبیر

آثار عطار نیشابوری

2 اثر از بخش هجدهم در الهی نامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بخش هجدهم در الهی نامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.