3 اثر از بخش هفدهم در الهی نامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بخش هفدهم در الهی نامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.

بخش هفدهم در الهی نامه عطار نیشابوری

1 پسر گفتش بر محبوب و معیوب تو می‌دانی که ملکت هست مطلوب

2 بزرگان و حکیمان زبردست بایشان قوت می‌جویند پیوست

3 نه هرگز جمع دیدم نه پریشان که فارغ بود از درگاه ایشان

1 یکی بینندهٔ معروف بودی که ارواحش همه مکشوف بودی

2 دمی گر بر سر گوری رسیدی در آن گور آنچه می‌رفتی بدیدی

3 بزرگی امتحانی کرد خردش بخاک عمر خیّام بردش

4 بدو گفتا چه می‌بینی درین خاک مرا آگه کن ای بینندهٔ پاک

1 شبی در خواب دید آن مردِ مشتاق که بس گریانستی بوبکر ورّاق

2 بدو گفتا که ای مرد خدائی بدین زاری چنین گریان چرائی

3 چنین گفت او که چون گریان نباشم ز پای افتاده سر گردان نباشم؟

4 که امروزی درین جائی نشستم درین یکپاره گورستان که هستم

1 بود درویشی یکی خانه تهی دزد در شد یافت درویش آگهی

2 کرد بسیاری طلب تا هیچ هست هیچ جز بادش نمیآمد بدست

3 کرد صد لاحول کار خویش را خنده آمد زان سبب درویش را

4 دزد گفتش با چنین خانه تهی خنده چون میآیدت بس ابلهی

1 شد بر فرعون ابلیس لعین یک کف پر ریگ برداشت از زمین

2 پس نمود آن ریگ مروارید باز بعد از آنش ریگ گردانید باز

3 گفت گیر این ریگ و گوهر کن تو نیز گفت ازین من میندانم هیچ چیز

4 پس زفان بگشاد ابلیس لعین گفت تو با این سرو ریشی چنین

1 احمد خضرویه گفت آن دیده ور دیدهام خلق جهان را سر بسر

2 جمله بر یک آخورند از خاص و عام جمله را یک قوت میبینم مدام

3 سائلی گفتش که ای شیخ کبار تو بر آن آخور نبودی هیچ بار

4 گفت بودم گفت پس ای دیده ور چیست از تو فرق تا خلق دگر

1 سالک آمد پیش آب پاک رو گفت ای پاکیزهٔ چالاک رو

2 در جهان از تست یک یک هر چه هست وز تو بگشاید بلاشک هرچه هست

3 هرکجا سر سبزئی آثار تست تازگی کردن طریق کار تست

4 سلسبیل وکوثر و رضوان تراست زندگی چشمهٔ حیوان تراست

1 آن حکیمی در تفکر میگذشت دید سرگین دان و گورستان بدشت

2 نعرهٔ زد گفت ای نظارگان اینت نعمت اینت نعمت خوارگان

3 ای عجب با این چنین نفسی درون میکند هم در خدائی سر برون

4 زشتی عالم همه از خبث اوست وانگهی دارد خدائی نیز دوست

1 دید روزی بوسعید دیده ور مبرزی پرداخته در رهگذر

2 پس عصا در سینه زد آنجایگاه همچنان میبود و میکرد آن نگاه

3 هرکه آن میدید انکاریش بود خاصه منکر بود و بسیاریش بود

4 کرد آخر یک مرید از وی سئوال خواست از سلطان حالت کشف حال

1 خواجهٔ میرفت سر افراخته بود در ره مبرزی پرداخته

2 بینی آنجا باستین محکم گرفت دامن دراعه را در هم گرفت

3 بود مجنونی مگر در پیش راه گفت بینی می مگیر اینجایگاه

4 کاین نجاست زود زود ای بیخبر پیش تو آرند وگویندت بخور

آثار عطار نیشابوری

3 اثر از بخش هفدهم در الهی نامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بخش هفدهم در الهی نامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.