برای درمنه برخاست از عطار نیشابوری الهی نامه 13
1. برای درمنه برخاست آن پاک
درمنه چون برون میکرد از خاک
...
1. برای درمنه برخاست آن پاک
درمنه چون برون میکرد از خاک
...
1. مگر یک روز محمود نکو روی
ز لشکر اوفتاده بود یک سوی
...
1. سالک آمد پیش آتش سر زده
آتشی از دل بخرمن در زده
...
1. در رهی میرفت عیسی غرق نور
همرهیش افتاد نیک از راه دور
...
1. در رهی محمود میشد با سپاه
از سپاه و پیل او عالم سیاه
...
1. گفت چون مسعود آن شاه درشت
خشمگین شد از حسن زارش بکشت
...
1. بود مجنونی چو در کار آمدی
گاه گاهی سوی بازار آمدی
...