2 اثر از بخش پانزدهم در الهی نامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بخش پانزدهم در الهی نامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.

بخش پانزدهم در الهی نامه عطار نیشابوری

1 درآمد پنچمین فرزندِ هشیار پدر راگفت کای دریای اسرار

2 من آن انگشتری خواهم باخلاص که در ملکت سلیمان گشت ازان خاص

3 پری و دیو در فرمانش آمد بساط ملک شادروانش آمد

4 زنام آن نگینش شد نه از غیر رموز مور کشف و منطق طیر

1 مگر محمود می‌شد با سپاهی ز هامون تا بگردون پایگاهی

2 سپه می‌راند هر سوئی شتابان که تا صیدی بیابد در بیابان

3 خمیده پشت پیری دید غمناک برهنه پای و سر با روی پُر خاک

4 درمنه می‌کشید و آه می‌کرد میان خار خود را راه می‌کرد

1 جهان را پادشاهی پاک دین بود که ملک عالمش زیر نگین بود

2 نبودش در همه عالم نظیری که بودش از همه عالم گزیری

3 سواد ملکش از مه تا بماهی ز شرقش تا بغربش پادشاهی

4 حکیمانی که پیش شاه بودند که اجری خوارهٔ درگاه بودند

1 مگر یک روز محمود نکو روی ز لشکر اوفتاده بود یک سوی

2 بره در پیشش آمد پیرزالی عصائی چون الف قدّی چو دالی

3 یکی انبان بگردن برنهاده که سوی آسیا می‌شد پیاده

4 شهش گفتا چو در تو زور و تگ نیست که در انبان رگست و در تو رگ نیست

1 سالک آمد پیش آتش سر زده آتشی از دل بخرمن در زده

2 گفت ای مریخ طبع سر فراز گرم سیر و زود سوز وتیز تاز

3 هم شهاب و برق از آثار تست گرم رفتن گرم بودن کارتست

4 رجم شیطانی و شیطان هم زتو ای عجب دردی و درمان هم ز تو

1 در رهی میرفت عیسی غرق نور همرهیش افتاد نیک از راه دور

2 بود عیسی را سه گرده نان مگر خورد یک گرده بدو داد آن دگر

3 پس ازان سه گرده یک گرده بماند در میان هر دو ناخورده بماند

4 شد ز بهر آب عیسی سوی راه همرهش گرده بخورد آنجایگاه

1 در رهی محمود میشد با سپاه از سپاه و پیل او عالم سیاه

2 هم زمین همچون فلک بود از شرار هم فلک همچون زمین بود از غبار

3 گاو گردون و زمین از بانگ کوس هردو قانع گشته از یک من سبوس

4 بود پیش راه در ویرانهٔ بر سر دیوار اودیوانهٔ

1 بود مجنونی چو در کار آمدی گاه گاهی سوی بازار آمدی

2 در نظاره آمدی حیران و مست چست بگرفتی سر بینی بدست

3 آن یکی گفتش که ای شوریده دین بینی از بهر چه میگیری چنین

4 گفت این شمغندی بازاریان سخت میدارد دماغم را زیان

1 گفت چون مسعود آن شاه درشت خشمگین شد از حسن زارش بکشت

2 پیش قصری سرنگونش آویختند خون او با خاک میآمیختند

3 او وزیر نیک بد محمود را بد شد از بیدولتی مسعود را

4 کثرت دنیا وقلت بگذرد دردمی دوران دولت بگذرد

آثار عطار نیشابوری

2 اثر از بخش پانزدهم در الهی نامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بخش پانزدهم در الهی نامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.