بیدلی را گفت از عطار نیشابوری الهی نامه 3228
1. بیدلی را گفت آن پیر کهن
حق بود ظالم روا هست این سخن
...
1. بیدلی را گفت آن پیر کهن
حق بود ظالم روا هست این سخن
...
1. آب بسیار آن یکی در شیر کرد
حق تعالی گاو را تقدیر کرد
...
1. بر سر خاکی زنی خوش میگریست
گفت مجنونیش کاین گریه زچیست
...
1. نوح پیغامبر چو از کفار رست
با چهل تن کرد بر کوهی نشست
...
1. عیسی مریم که بودی شاد او
چون زمرگ خویش کردی یاد او
...
1. چون برآمد جان باقی از خلیل
باز پرسیدش خداوند جلیل
...
1. چون سکندر را مسخر شد جهان
وقت مرگ او درآمد ناگهان
...