جهان گر دیدهای از عطار نیشابوری الهی نامه 1106
1. جهان گر دیدهای گم کرده یاری
سراسیمه دلی آشفته کاری
...
1. جهان گر دیدهای گم کرده یاری
سراسیمه دلی آشفته کاری
...
1. پدر گفتش زهی شهوت پرستی
که از شهوت پرستی مست مستی
...
1. زنی بودست با حسن و جمالی
شب و روز از رخ و زلفش مثالی
...
1. سالک آمد تا جناب جبرئیل
همچو موری مرده پیش ژنده پیل
...
1. ظالمان کردند مردی را اسیر
ریختند آبی برو چون ز مهریر
...
1. مار افسایی یکی حربه بدست
کرده بد بر مار سوراخی نشست
...
1. آن یکی درخواند مجنون را ز راه
گفت اگر خواهی تو لیلی را بخواه
...
1. چون ز لیلی گشت مجنون بی قرار
روز و شب در شهر میگردید خوار
...
1. پیره زالی برد پیش بوسعید
کودکی را تا بود او را مرید
...
1. پادشاهی دختری دارد چو ماه
تو درون خانه باشی قعر چاه
...