1 سر سال و خجسته روز نوروز جهان پیروز گشت از بخت پیروز
2 پسر را خواند خورشید مهان را همیدون خسرو فرماندهان را
3 پسر را پیش خود بر گاه بنشاند پس اورا خسرو و شاه جهان خواند
4 به پیروزی نهادش تاج بر سر بدو گفت ای خجسته شاه کشور
1 چو با رامین بد او هشتاد ویک سال زمانه سرو او را کرد چون نال
2 سر سرو سهی شد باشگونه دو تا شد پشت او همچون درونه
3 کرا دشمن نباشد در جهان کس چو بینی دشمن او خود جهان بس
4 چه نیکو گفت نوشروان عادل چو پیری زد مرو را تیر بر دل