1 گر چون تو به ترکستان ای بت پسرستی هر روز به ترکستان عید دگرستی
2 ور در خُتن وکاشغرستی چو تو یک بت محراب همه کس ختن و کاشغرستی
3 چون دو رخ تو گر قمرستی به فلک بر خورشید یکی ذره ز نور قمرستی
4 چون دو لب تو گر شکرستی به جهان در صد بدرهٔ زر قیمت یک من شکرستی
1 شادیم و کامکار که شادست و کامکار میر بزرگوار به عید بزرگوار
2 پیرایه ی مفاخر میران مملکت فخری که ملک را ز نظام است یادگار
3 فتح و ظفر ز کنیت و نامش طلب که هست بر نام و کنیتش ظفر و فتح را مدار
4 دادش بزرگوار پدر ملک را نَسَق بعد از پدر جز او که دهد ملک را قرار
1 به من بگذشت ناگاهی جهان افروز دل خواهی قدش نازنده چون سروی رخش تابنده چون ماهی
2 ز قیرش بر سمن دامی ز مشکش پرشکر مهری زسحرش در مژه تیغی ز سیمش در زنخ چاهی
3 بدو گفتم نگارینا زمانی مگذر از پیشم کهگر تو بگذری ماند به دست عاشقت آهی
4 تن من هست چون کاهی غم تو هست چون کوهی کجا بیدا شود کوهی چه سنجد پیش اوکاهی
1 گر چون تو به ترکستان ای بت پسرستی هر روز به ترکستان عید دگرستی
2 ور در خُتن وکاشغرستی چو تو یک بت محراب همه کس ختن و کاشغرستی
3 چون دو رخ تو گر قمرستی به فلک بر خورشید یکی ذره ز نور قمرستی
4 چون دو لب تو گر شکرستی به جهان در صد بدرهٔ زر قیمت یک من شکرستی