آگه از شمع رخش هم عاشقی چون من شود از اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

آگه از شمع رخش هم عاشقی چون من شود

1
آگه از شمع رخش هم عاشقی چون من شود
هر کجا در گیرد آتش سوزاو روشن شود
2
یارمیباید که باشد، خانه گو ویرانه باش
زانکه گر گلخن بود از روی او گلشن شود
3
عشقبازان را بدل باری که خوانندش بلا
دانه مهری بود پرورش خرمن شود
4
شوخ خونخواری که هر کس دید آهی میکشد
آه از آنجانی که آن خونخواره را مسکن شود
5
گرتنت سوزد چو شمع از عشق اهلی غم مخور
عاشق آزاده کی هرگز اسیر تن شود
6
هر خار که آلوده بپای سگت از خون
چشم از مژه اشک فشان پاک برآرد
7
شد در صدف دیده اهلی در اشکی
هر ژاله که آن روی عرقناک برآرد
عکس نوشته
آگه از شمع رخش هم عاشقی چون من شود از اهلی شیرازی