شوقیست غالب بر دلم ازنو، به دل جا کردهای از وحشی بافقی غزل 374
1. شوقیست غالب بر دلم ازنو، به دل جا کردهای
جانم گرفته در میان عشق هجوم آورده ای
1. شوقیست غالب بر دلم ازنو، به دل جا کردهای
جانم گرفته در میان عشق هجوم آورده ای
1. این زمان یارب مه محمل نشین من کجاست
آرزو بخش دل اندوهگین من کجاست
1. ز کار بستهٔ ما عقدهٔ حرمان که بگشاید
که سازد این کلید و قفل این زندان که بگشاید
1. تفت رشک ریاض رضوان است
که در او جای میرمیران است
وحشی بافقی یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 10 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای وحشی بافقی معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
در منابع تاریخی آمده است: كمالالدین بافقی متخلص به وحشی از شعرای زبردست قرن دهم است. وی در اواسط نیمهٔ اول قرن دهم در بافق به دنیا آمد و تحصیلات مقدماتی خود را در زادگاهش طی کرد. او در مدت عمر مانند خواجهٔ شیراز از مسافرتهای دور و دراز احتراز میجست و جز به کاشان و عراق سفر نکرد. وحشی بافقی در حدود سال ۹۹۹ هجری قمری درگذشت. مزار وی در محلهٔ سر برج یزد در برابر مزار شاهزاده فاضل، برادر امام هشتم قرار دارد. آثار باقیماندهٔ وی عبارتند از دیوان اشعار، مثنوی خلد برین، مثنوی ناظر و منظور و مثنوی فرهاد و شیرین که این آخری به علت فوت وی ناتمام ماند و قرنها پس از او وصال شیرازی آن را به اتمام رساند.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار وحشی بافقی را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.